10 عادت خوب درس خوان ها

دانش آموزان موفق عادت های خوبی برای مطالعه و زندگی دارند که در تحصیل موفقشان می کند. اگر می خواهید شما هم از راز این افراد مطلع شوید، این مهارت ها را تمرین کنید:

10 عادت خوب درس خوان ها

1. برنامه ریزی کنید:

هر دانش آموز موفقی نه تنها برای مطالعه، بلکه برای آینده خود برنامه ریزی می کند. داشتن یک نقشه راه به شما کمک می کند انگیزه تحصیل و کار را در خود زنده نگه دارید. برنامه ریزی دقیق فعالیت های روزانه، هفتگی و ماهانه، کمک می کند در وقتتان صرفه جویی کنید و با برنامه دقیق به تمام فعالیت های مورد علاقه تان برسید. کارشناسان همیشه معتقد بوده اند داشتن یک برنامه نوشته شده روی کاغذ، بهترین نوع برنامه ریزی است.

2. در فواصل زمانی مشخص استراحت کنید:

شاید فکر کنید افراد موفق کسانی هستند که می توانند به طور مداوم چند ساعت در یک جا نشسته و به صفحات کتاب خیره شوند. اما این طور نیست. گفته می شود بعد از هر 45 دقیقه مطالعه، یک استراحت 15 دقیقه ای به مغز شما امکان بازسازی و احیا می دهد. محققان کشف کرده اند، بهترین نوع استراحت، تحرک بدنی بعد از نشستن طولانی مدت است. کمی حرکت و جنب و جوش به شما کمک می کند، حافظه و قدرت درک مطلب خود را تقویت کنید. فعالیت های مغز بعد از حدود 20 دقیقه قدم زدن، به مراتب بالاتر از زمانی است که استراحتی به حالت نشسته داشته باشید.

تاثیر حرکت بدنی بر فعالیت مغز (20 دقیقه قدم زدن قبل از امتحان فعالیت مغز را افزایش می دهد)

3. یادداشت برداری کنید:

بعضی از دانش آموزان خود را وابسته به جزوه نویسی سر کلاس می کنند یعنی دوست دارند معلم، برایشان نکات مهم درس را استخراج کند و آنها رونویسی نمایند. اما کارشناسان معتقدند بهترین نوع یادداشت برداری، یادداشت هایی است که خود شما از نکات مهم درس استخراج می کنید. به کلمات کلیدی و تکرار شونده توجه کنید، شکل ها و نمودارها را به دقت بخوانید و نکات اصلی درس را پیدا و یادداشت نمایید.

4. به اندازه کافی بخوابید:

خستگی دشمن، یادگیری است. اگر می خواهید از قدرت مغزتان استفاده کنید، اجازه ندهید که با بی خوابی و خستگی مفرط توان خود را از دست بدهد. خواب و استراحت کافی به خصوص در شب، نقش مهمی بر تقویت و عملکرد مثبت حافظه و قدرت درک و فهم شما دارد. مغزتان را با خواب شبانه، احیا کنید.

5. سوال طرح کنید:

به جای آنکه ساکت و منفعل تنها شنونده سخنرانی های معلم باشید، فعالانه درگیر مباحث شوید، سوال بپرسید و وارد بحث و مذاکره شوید. حتی اگر نمی خواهید سخنان معلم را قطع کنید یا جلب توجه نمایید، می توانید داخل کتاب تان کنار مباحث مهم، سوالات خود را یادداشت کنید و سعی نمائید با مطالعه منابع، پاسخ آنها را بیابید. مغز شما وقتی به کار می افتد که فعالانه درگیر یک موضوع شود.

6. از خودتان امتحان بگیرید:

دانش آموزان موفق کسانی هستند که منتظر امتحانات پایان ترم نمی مانند. این دانش آموزان مرتب در بازه های زمانی مختلف خود را به چالش می کشند و از خود امتحان می گیرند. امتحان باعث ماندگاری آموخته ها در ذهن می شود اصولاً وقتی مغز ناچار می شود پاسخ سوالی را بدهد، آن بخش از اطلاعات را در ذهن برجسته تر می کند و با قدرت بیشتری حفظ می کند تا کمتر فراموش شود.

7. از اشتباهات خود درس بگیرید:

از اشتباه کردن نترسید. نمره کم همیشه بد نیست، بلکه به شما کمک می کند نقاط ضعف خود را بشناسید. حتی وقتی فکر می کنیم کاملا روی یک مبحث درسی مسلط هستیم، سوالاتی که ما را به چالش بکشند و ما از پسشان برنیاییم، به ما می آموزند که هنوز نکات ریز دیگری برای یادگیری وجود دارد. بنابراین وقتی برگه امتحانات خود را از معلم تحویل می گیرید آن را به کناری نیندازید بلکه روی اشتباهات خود مکث کنید و علت آن را پیدا کنید تا در مراحل بعدی رفع نمایید.

8. شرایط امتحان را برای خودتان بازسازی کنید:

بهترین کاری که می توانید برای آمادگی امتحان انجام دهید این است که خود را در شرایط امتحان قرار دهید. کتاب ها، جزوه ها و یادداشت هایتان را از دسترس دور کنید. زمان را تنظیم کنید و شروع به پاسخ به نمونه سوالات امتحانی کنید حتی اگر موردی را بلد نبودید، کتاب را باز نکنید سعی کنید تا آخر زمان تعیین شده پای برگه های سوالات بمانید. به این صورت خود را برای شرایط واقعی امتحان آماده می کنید.

9. درس را با زندگی روزمره خود پیوند بزنید:

کافی نیست که تنها درس ها را از بر کنید و امتحان بدهید برای اینکه یک موضوع درسی را به خوبی یاد بگیرید لازم است کاربرد آن را در زندگی روزمره بیاموزید. سعی کنید برای مطالب درسی مصداق های واقعی پیدا کنید. سعی کنید مثالهایی را بیابید که به مباحث درسی شما مربوط باشد و آموخته هایتان را در عمل تمرین کنید.

10. دنبال علایقتان باشید:

حتی بهترین دانش آموزان نیز به همه موضوعات درسی علاقمند نیستند. بالاخره هر کسی به چیزی علاقه دارد. بنابراین سعی کنید در درس مورد علاقتان بهترین عملکردتان را نشان دهید. اما اگر فکر می کنید خیلی از درس های جذبتان نمی کند، نگران نباشید سعی کنید با ترفندهایی برای خودتان انگیزه درست کنید. گاهی دیدن یک فیلم مرتبط، انجام یک کار عملی یا آزمایش می تواند علاقه شما را به موضوعی که قبلا فکر می کردید دوست ندارید، ایجاد کند.


انتخاب رنگ برای دکوراسیون منزل تان

مدت هاست که استفاده از رنگ در دکوراسیون باب شده؛ البته هر کس سلیقه ای دارد و روحیه ای با رنگی سازگار است. اما گاهی برای خانه تان رنگی را انتخاب می کنید که نفس کشیدن در آن فضا برای تان سخت می شود.

فرآوری:ه. منفرد- بخش خانواده ایرانی تبیان
انتخاب رنگ برای دکوراسیون منزل تان

هر خانه ای که چیده می شود و هر زندگی مشترکی که شکل می گیرد، سرشار از نشانه ها و رنگ هاست. وقتی وارد خانه نوعروسی می شوید ممکن است یک اتاق را آقا داماد به سبک خود و یک اتاق خواب را عروس خانم به سبک خود چیده باشد. اما مهم این است که افکار حتی در رنگ ها و چیدمان خانه خود را نشان می دهد. در این مطلب با خاصیت بعضی از رنگ ها را در دکوراسیون خانه با شما مطرح می کنیم تا اختلاف افکار یک خانواده با هم تلفیق شود و در کنار یکدیگر محیط دوست داشتنی را در خدمت خانواده خلق کنند اما هر یک از رنگها با خانه و محیطی که شما در آن زندگی می کنید چه می کنند.

رنگ سفید

ساده ترین نوع رنگ سفید که می تواند به سبب سلیقه ی شما مات یا براق و یا ترکیبی از این دو انتخاب شود. اما ترجیحا انتخاب نوع براق آن بهتر است برای لوازم و وسایل مانند کمد ها و سرویس خواب صورت کرید و انتخاب مات آن برای دیوارها و سقف دکوراسیون داخلی منزل شما.

رنگ سبز طراوت و شادابی را به فضای داخلی شما می آورد کافی است تناژ کم رنگ آن را برای دکوراسیون خانه انتخاب کنید و از طراوت رنگ های طبیعت در فضای داخلی تان لذت ببرید

رنگ سفید _ سبز

رنگ سفید _ سبز در واقع مانند همتای خودش یعنی سفید_ یاسی در فضا قرار می گیرد و برای فضاهایی مانند اتاق خواب ها بهترین گزینه است. ترکیب سفید خالص با مقدار بسیار اندکی از سبز می تواند رنگ خاصی را در فضای داخلی شما به وجود آورد که جایگزین مناسبی برای رنگ سفید ساده است.

رنگ شیری

دوست دارید گرمای بیشتری در فضای خانه تان داشته باشید بهتر است این رنگ را جایگزین رنگ سفید کرده و از دکوراسیون گرم خانه تان لذت ببرید.

صورتی و آبی

این رنگ ها معمولا برای فضاهایی با اسباب و اثاثیه کمتر، مدرن و خانه های خیلی گرم چه به لحاظ دمای هوا و چه طراحی مناسب است؛ مثلا اگر غالب متریال یک خانه از دیوارها گرفته تا کف و دکور چوبی است، این دو رنگ مینیمال به دلیل تعادل رنگی جذابی که به وجود می آورند، معجزه می کنند.

سورمه ای و زرشکی

مکمل مناسب صورتی در دکوراسیون داخلی، زرشکی و بهترین مکمل برای آبی کم رنگ، سورمه ای است. سورمه ای و زرشکی را به این ترکیب اضافه کنید و شاهد یک اتفاق معجزه آسا در فضای داخلی خانه تان باشید. سورمه ای و زرشکی از رنگ های رسمی و نافذی هستند که اتفاقا طراحان مطرح دنیا از ترکیب این دو رنگ بسیار استفاده می کنند؛ حتی برای لباس هم ترکیب بسیار مناسبی به شمار می رود.

رنگ آبی

رنگ آبی از دیرباز به عنوان رنگ آرامش بخش برای دکوراسیون خانه محسوب می شود. شما می توانید بر حسب سلیقه و میزان تندی و یا روشنی این رنگ را برای فضای خانه خود انتخاب کنید و ظاهر منحصر به فردی به فضای خانه تان ببخشید.

رنگ بنفش

ترکیب رنگ سفید با رنگ بنفش می تواند جلوه ی منحصر به فردی به فضای خانه ببخشد، بهتر است برای فضاهای کوچک تر از رنگ بنفش کم رنگ استفاده شود تا ظاهر فضای داخلی تان بازتر و بزرگتر نشان دهد.

رنگ سبز آبی

سبز آبی خط افق زمین و آسمان را تشکیل می دهد. این رنگ هم دائمی و هم موقتی، هم رویایی و هم بی تکلف است و در حداکثر توان خود، می تواند تاثیری جادویی اعمال کند. سبز آبی هر اتاقی را رسمی می کند و افسون خود را در مکان هایی آشکار می کند که به الهام بصری نیاز است. این طیف های آبی از سبز دریایی تا آبی فیروزه ای از آرامش بخش ترین رنگ ها در طیف رنگی هستند.

رنگ زرد و خاکستری

ترکیب رنگ زرد و خاکستری است. تم زرد و خاکستری انرژی بسیار زیادی در فضای اتاق پخش می کند و از طرفی دکوراسیون را مدرن و امروزی نیز نشان می دهد.

رنگ سبز

رنگ سبز طراوت و شادابی را به فضای داخلی شما می آورد کافی است تناژ کم رنگ آن را برای دکوراسیون خانه انتخاب کنید و از طراوت رنگ های طبیعت در فضای داخلی تان لذت ببرید. رنگ سبز: "سبز، این رنگ با طراوت بهاری و زندگی بخش، به عنوان نمادی از شروعی تازه!"

دوست دارید گرمای بیشتری در فضای خانه تان داشته باشید بهتر است این رنگ را جایگزین رنگ سفید کرده و از دکوراسیون گرم خانه تان لذت ببرید

فوت و فن انتخاب یک رنگ

نگاه به رنگ در دکوراسیون نوعی شادی و بازیگوشی نتیجه خلق محیطی کاملا یگانه و تک شده است بگونه ای که هیچ وقت از بودن در آن احساس خستگی نخواهید کرد. اگر شما از سلطه رنگ خانه تان خسته شوید، زندگی در آن محیط خلق و خوی شما را تنگ می کند و حضور در خانه روح شما را خسته می کند. هر چیزی که می بینیم دارای رنگ است. رنگ ها باعث می شوند چیزها را احساس کنیم به عبارتی می توان گفت خود نیز دارای احساسند!
همانطور که گفتیم مهم ترین نقش را در طراحی و دکوراسیون داخلی بر عهده دارند. مهارت های خود را در زمینه دکوراسیون با آشنایی با رنگ ها بالا ببرید و طراح و دکوراتور منزل خود شوید.
- هریک از رنگ های قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، بنفش، سیاه، سفید، خاکستری و قهوه ای معنی خاصی دارند.
- استفاده از چرخه رنگ و تلفیق آن ها، شما را به ایده ای که در نظر دارید، نزدیک می کند.
- برای تغییر فضایی که در آن قرار دارید و انجام دکوراسیون باید بتوانید انتخاب رنگ کرده، آن ها را تلفیق کنید.
رنگ ها به دو دسته گرم و سرد تقسیم می شوند.
رنگ های گرم و سرد :
- انواع رنگ های قرمز، زرد و نارنجی در چرخه رنگ، گرم هستند. این گونه رنگ ها با افزایش آدرنالین موجب بالا رفتن فشار خون، افزایش تنفس و در نهایت رنگ های پررنگ تر احساس بیشتری ایجاد می کنند.
- رنگ های سبز و آبی در چرخه رنگ سردند، ضربان قلب را کم کرده، ماهیچه ها را ریلکس و دمای بدن را پایین می آورند و حس سرما می دهند.
- بنفش می تواند با توجه به درصد رنگ های تشکیل دهنده آن هم گرم و هم سرد باشد. اگر رنگ آبی آن بیشتر باشد، سرد و اگر قرمز بیشتر باشد، گرم خواهد بود.


رهایی از جدیدترین ورژن ناامیدی در میان مردم

یکی از اتفاقات تلخ و ناگواری که امروز خانواده های زیادی را به خودش مشغول کرده، موضوع سقط جنین به شکل ناخواسته است که دلیل قطعی برای آن گفته نشده و بیشتر متخصصین بر روی یک سری از حدسیات و البته واقعیاتی چون آلودگی هوا، نویزها و نوع خورد و خوراک ها یک سری نظریه هایی داده اند.

این موضوع شده یکی از بلاهای امروزی که خیلی از خانم های جوان و حتی آن هایی که سال های سال است در آرزوی داشتن یک فرزند سالم به سر می برند ...

ابوبصیر گوید: از امام - علیه‏السلام - درباره‏ی معنی فرمایش خدا: (وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها... کتاب مبین!) (انعام، 59) «و هیچ برگی (از درختی) نمی ‏افتد مگر اینکه خداوند از آن آگاه است و نه هیچ دانه‏ ای در تاریکی های زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [در علم خدا] ثبت است» سؤال کردم. حضرت فرمود: مراد از «ورقه» بچه‏ ای است که سقط می ‏شود، و مراد از «دانه» فرزند است، و مراد از «تاریکی های زمین» رحم است، و مراد از «رطب» زنده است، و مراد از «خشک» مرده است، و همه‏ ی اینها در کتاب روشنی است و مراد از «کتاب» علم ازلی خداوند متعال و یا لوح محفوظ است. (بحارالأنوار، ج 4، ص 80، ح 6)

چند روز پیش در شبکه ی اجتماعی جویای حال یکی از دوستانم که چند وقتی از او بی خبر بودم شدم و متوجه شدم که مدتی درگیر همین مشکل سقط جنین بوده ... جنینی که نزدیک دو ماه در شکمش مرده بوده و علم بشری پزشکان این موضوع را تشخیص نداده بودند و گمان ها بر این بوده که جنین خیلی ریز و کوچک است ... دو ماه یک مرده در بدن او بوده و به لطف خدا مشکل عفونی برایش پیش نیامده ... 

با خودم فکر کردم عجب ... به واقع اینکه می فرمایند: بدون اذن خدا و خواست او برگی از درخت هم نمی افتد این گونه است: وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها... (انعام، آیه 59)

حول این آیه روایتی را دیدم که : ابوبصیر گوید: از امام - علیه‏السلام - درباره‏ ی معنی فرمایش خدا: (وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلاَّ یَعْلَمُها...) (انعام، 59) «و هیچ برگی (از درختی) نمی ‏افتد مگر اینکه خداوند از آن آگاه است و نه هیچ دانه‏ ای در تاریکی های زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد، جز اینکه در کتابی آشکار [در علم خدا] ثبت است» سؤال کردم.

حضرت فرمود: مراد از «ورقه» بچه‏ ای است که سقط می ‏شود، و مراد از «دانه» فرزند است، و مراد از «تاریکی های زمین» رحم است، و مراد از «رطب» زنده است، و مراد از «خشک» مرده است، و همه‏ ی اینها در کتاب روشنی است و مراد از «کتاب» علم ازلی خداوند متعال و یا لوح محفوظ است. (بحارالأنوار، ج 4، ص 80، ح 6)

خداوند بر هر کاری قادر است

در جایی از قرآن کریم داریم که می فرماید: الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً: پروردگار شما همان کسی است که زمین را بستر آرامش شما قرار داده است.

و کسی که بداند زمین در روزگاری یک پارچه آتش سوز بوده است و اکنون خداوند از آن بستری برای آسودن قرار داده است سراپا بهجت و شور و امید می شود.

با چنین نگاه و امیدی، هرکسی که امروز دچار مشکل است و نمی تواند بچه دار شود قطعاً با فراهم آوردن اسباب و البته اینکه حکمت خداوند و مصلحت او بر داشتن فرزند برایش باشد، می تواند سرانجام صاحب فرزند صالح و خوبی شود: «خداوند پدر شما، آدم را از خاک آفرید و سپس فرزندان او را از نطفه آفرید و برای شما انسان ها جفت قرار داد و هیچ زنی باردار نشود و نزاید مگر اینکه این موضوع نزد خدا دانسته است و بر اساس مشیّت ازلی نظم یافته و به طور مقدّر این روال در زندگی بشر ادامه دارد و هیچ کس عمر طولانی نمی ‌کند و هیچ کس از عمرش کم نمی ‌شود مگر اینکه همه این احوال در پی تقدیرهای الهی با رمز خاص در لوح محفوظ ثبت شده است و همه این امور بر خدا آسان است.» (آیه 11 سوره فاطر)

در جایی دیگر می فرماید: ... یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ إِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّکُورَ، أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْراناً وَ إِناثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشاءُ عَقیماً إِنَّهُ عَلیمٌ قَدیرٌ (شوره، آیات 49 و 50) : به هر کس اراده کند دختر می بخشد و به هر کس بخواهد پسر (49) یا (اگر بخواهد) پسر و دختر- هر دو- را برای آنان جمع می کند و هر کس را بخواهد عقیم می گذارد زیرا که او دانا و قادر است. (50)

و این گونه است که می توان از ورژن جدید ناامیدی از داشتن فرزند یا نداشتن آن را از خود دور کنیم چرا که همه چیز در خواست و اراده ی او است و اگر او بخواهد حتما می شود و اگر نخواسته و نشده، حتما حکمتی دارد که نمی دانیم ...

حال با توجه به اینکه خداوند خیر و شر و صلاح بشر را از آغاز هر چیزی می داند و ما انسان ها با این علم اندک و ناچیز و ناقص که به واقع از خودمان هم آگاهی نداریم و سرانجام امور را نمی دانیم، عقل سالک حکم می کند که نادان بر دانای مطلق که البته خیرخواه اوست اعتماد و توکل کند و از آنچه برای او رقم زده است اعتراض نکند و در مقابل او شکرگزار باشد

یک تذکر

یادمان باشد این امیدواری ها نباید اسبابی شود که در ما امید نابجا و خودخواهی هایی فراهم آورد و فرزند آوری را به دلایل واهی مادی و حتی معنوی که خودمان برای خودمان ساخته ایم عقب اندازیم.

کلام آخر

عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون‏ (سوره بقره، آیه 216)

نکته اول اینکه یادمان نرود خیلی از اتفاقات به ظاهر ناگوار و ناراحت کننده ای که برایمان پیش می آید، در باطن خیری دارد که ما از آن ها غافل هستیم.

نکته ی دیگر آنکه حال با توجه به اینکه خداوند خیر و شر و صلاح بشر را از آغاز هر چیزی می داند و ما انسان ها با این علم اندک و ناچیز و ناقص که به واقع از خودمان هم آگاهی نداریم و سرانجام امور را نمی دانیم، عقل سالم حکم می کند که نادان بر دانای مطلق که البته خیرخواه اوست اعتماد و توکل کند و از آنچه برای او رقم زده است اعتراض نکند و در مقابل او شکرگزار باشد و بر این معتقد باشیم که ...

آنکه رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد         صبر و آرام تواند به من مسکین داد [حافظ]


4پیامبر مدفون در ایران

بنا بر مستندات سازمان اوقاف و امور خیریه، 33 تن از پیامبران الهی، دارای آرامگاه منتسب در ایران هستند. بعضی از این آرامگاه ها دارای سند معتبر هستند و برخی دیگر تنها در اعتقادات مردمی ریشه دارد و دلیل قطعی بر آن وجود ندارد، هر چند دلیلی هم بر نفی آن وجود ندارد. بنابراین، در باب این مساله، هنوز جای تحقیق بسیاری وجود دارد. از جمله پژوهش¬های انجام شده پیرامون این موضوع، کتابچه¬ای است که توسط موسسه «در راه حق» با عنوان «پیامبران سرزمین ما» منتشر گردیده است. آنچه پیش روست، متن کامل این کتاب مختصر و کوتاه است که به جهت ارزش تحقیقاتی آن، توسط سرویس تخصصی قرآن تبیان منتشر می گردد.

شبکه تخصصی قرآن تبیان

 

وَ کُلاًّ نَقُصُّ عَلَیکَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَکَ وَ  جاءَکَ فـى هَـذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِکْرى لِلْمُؤْمِنینَهود (11) آیه 120

هر خبرى از اخبار پیامبران را برایت حکایت مى کنیم تا تو را قویدل گردانیم. و در این کتاب بر تو سخن حق و براى مؤمنان موعظه و اندرز نازل شده است.

حضرت قَیْدار

مرحوم علامه مجلسى در «بحارالأنوار» در ذکر اجداد پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) به نقل از برخى کتاب ها نوشته است: حضرت قَیْدار، جدّ سى ام رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) است.[4]

در تاریخ یعقوبى آمده است: حضرت اسماعیل دوازده پسر داشت که بزرگترین آنان حضرت قیدار بود.[5] پس از وفات حضرت اسماعیل در 130 سالگى و دفن او در حِجْر، قیدار جانشین پدر مى شود و مردم را به توحید دعوت مى کند.

باز یعقوبى مى گوید: فرزندان جُرْهُم بن عامر چون برادرانشان از فرزندان قَحْطان بن عابِر به یمن رفتند و آن جا را مالک شدند به زمین تهامه آمدند و با اسماعیل بن ابراهیم همسایه گشتند. اسماعیل، حَنْفاء دختر حارث بن مُضاض جُرْهُمِىّ ] یا به قولى: رَعْلَة دختر مُضَاض (یا مِضاض) بن عَمْرو جُرهمى[6] یا سَیِّده دختر مضاض بن عَمْرو جُرْهُمِىّ[7][ را به زنى گرفت و براى او دوازده پسر آورد: قَیْدار، نابِت، أَدْبیل، مِبْشام، مَسْمَع، دُوما، مِسا، حَداد،  تَیْما، یَطُور، نافِس و قَیْدُما. این نامها چون از لغت عبرانى نقل شده، در حروف ، حرکات و تلفظ اختلاف پیدا کرده است.[8]

فرزندان اسماعیل در جستجوى آب پراکنده شدند. برخى هم ماندن در جوار حرم را بر خود لازم شمردند و گفتند: ما از حرم خدا روى نمى گردانیم.[9]

برخى گفته اند: قیدار، یعنى سیاه پوست، پسر دوم اسماعیل است. او پدر مشهورترین قبایل عرب بود. بلاد و مملکت ایشان نیز، قیدار خوانده شده است.[10]

مرقد آن حضرت، در شهرستان خدابنده قرار دارد و بر صحت این مطلب، مرحوم حضرت آیة اللّه العظمى مرعشى نجفى(قدّه) گواهى داده اند. بر طبق سؤالى که از ایشان کردند، چنین مرقوم داشتند:

«بسمه تعالى، نظر به فرمایش عده اى از محققین در این امور، مسلم مى باشد که مدفون در آن مزار شریف، جناب قیدار، جد رسول مکرم ـ صلى الله علیه و آله ـ مى باشد.» شهاب الدین الحسینى المرعشى النجفى   

علاوه بر آن جناب ، علما و مردم این شهرستان نیز گواهى مى دهند. این مرقد زیر نظر اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان خدابنده اداره مى شود.

این شهر، از کوچکترین شهرهاى ایران است که دو خیابان: یکى اصلى و دیگرى فرعى دارد و مرقد حضرت قیدار در خیابان اصلى واقع است.

این بنا که از میراثهاى فرهنگى ماست در سال 719 هـ . ق به دستور بلغار خاتون، زن غازان خان ایلخانى، بقعه آن تجدید بنا شده است. و سپس گنبد آن در سال 751 هـ . ق . به دست استاد تیمورخان سلطانیه اى احیا و در قرن 11 هجرى قمرى گچ برى گردیده است. این بنا در زمینى به مساحت 5/1 هکتار در منطقه اى کوهستانى واقع است و تمام فصول زایر دارد.

نوع اسکلت بنا آجرى و مربع شکل است. طول آن 50/14 و عرض آن 30/8 و از سه بخش تشکیل گردیده و بخش نخست آن، به عنوان فضاى مقدماتى ورود تعبیه شده است و سپس دو فضاى گنبددار پشت سر هم قرار گرفته اند. بقعه ابتدا بر روى سه ردیف سنگ سبز تراشیده بنا گشته و آن گاه تار و پود بنا را آجرهاى ختایى تشکیل داده است. سقف فضاى دوم را عرقچین پوشش نموده که بلاواسطه بر جرزهاى جانبى فرونشسته; و باید تذکر داد که زیر این فضا، سردابه اى براى گذاشتن اجساد در نظر گرفته شده است و فضاى سوم به عنوان شبستان اصلى آرامگاه است که قبر در آن قرار دارد و بر فراز آن گنبد زیبایى به روش دو پوششى استوار گشته است. گنبد این بنا در نوع خود در این منطقه بى نظیر است و در یک تقسیم بندى کلى، در ردیف گنبدهاى «رک» مى توان طبقه بندى کرد. گنبد و بنا از نماى بیرونى، فاقد تزیینات و کاشیکارى است. تزیینات عمده بنا در قسمت داخلى مى باشد. کلیه تزیینات با دو رنگ آبى و طلایى قلم گیرى شده است.[11]

اکنون این مرقد، زیر نظر اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان خدابنده اداره مى شود.

ارامگاه پیامبران

حضرت اِشْمُوئیل

بنى اسرائیل بارها از فرمان الهى سر تافتند و به مجازات نافرمانى خویش نیز رسیدند. پس از یُوشَع بن نُون، وصى موسى، بنى اسرائیل به دام فتنه ها افتاد و گرفتار اختلافها شد، شوکت و عظمت خویش و نیز تابوتى را، که مایه آرامش آنان بود و برخى احتمال داده اند همان ایمانشان بوده است که «سَکینه»، یعنى آرامش و اطمینان براى آنان مى آورد، از کف دادند و در چنگال جالوت گرفتار آمدند. جالوت از ایشان باج و خراج ستاند و خوار و پستشان گرداند.

خداوند از میان خاندان لاوى پیامبرى به نام اِشْمُوئیل یا شَمُوئیل در زبان عبرى، یعنى شنیده شده خدا،[12] برانگیخت که او در طى چهل سال توانست به اوضاع بنى اسرائیل سر و سامانى دهد، مردم را به خداپرستى دعوت کند و از بت پرستى باز دارد. داستان او در سوره بقره آمده است.

امین الاسلام طبرسى در مجمع البیان در قول خدا: «وَ قالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ...[13]» گفته است که در نام نبىّ اختلاف کرده اند: بعضى اسم او را شَمْعُون بن صَفِیَّه از فرزندان لاوى دانسته اند و بعضى یُوشَع و بعضى اِشْمُوئیل.

على بن ابراهیم در تفسیرش از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت کرده است: «إنَّ بَنى إسْرائیلَ بَعْدَ مُوسى عَمِلُوا الْمَعاصى وَ غَیَّرُوا دینَ اللّهِ وَ عَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ، وَ کانَ فیهِمْ نَبِیٌّ یَأْمُرُهُمْ وَ یَنْهاهُمْ فَلَمْ یُطیعُوهُ; بنى اسرائیل بعد از موسى گناه کردند و دین خدا را تغییر دادند و امر پروردگارشان را عصیان ورزیدند. در میان ایشان پیامبرى بود که آنان را امر به معروف و نهى از منکر مى کرد، اما نمى پذیرفتند.»[14]

خداوند جالوت را، که از قِبْطِیان بود، بر آنان مسلّط گرداند و او خوارشان ساخت: مردان آنان را کشت، ایشان را از خانه هایشان بیرون کرد، اموالشان را به غارت برد و زنانشان را به بردگى گرفت. از این رو، به پیشگاه پیامبرشان نالیدند و از او خواستند تا از خدا بخواهد ملکى براى ایشان بفرستد که با او در راه خدا بجنگند.

این نبى، که بعضى نامش را اشموئیل دانسته اند، با وجود مخالفت جمعى از آن قوم، طالوت را ، که در علم و قدرت بدنى سرآمد و برجسته بود، به پادشاهى برگزید. جمعیت زیادى با طالوت براى جنگ با جالوت به راه افتادند. او به آنان خبر داد که به نهر آبى[15] مى رسند و نباید از آن چیزى بیاشامند مگر به اندازه کفِ دستى. وقتى به آن آب رسیدند شصت هزار نفر از آن نوشیدند و عده اى که ننوشیدند حتى کف دستى هم آب برنداشتند، 3133 نفر بودند. وقتى به سپاهیان جالوت رسیدند و بسیارىِ آنان را دیدند عده اى گفتند: ما نمى توانیم با ایشان مقابله کنیم، ولى عده اى دیگر گفتند: «چه بسا، گروه اندکى که به اذن خدا بر گروه بسیارى پیروز مى شود» و این گونه شد : داوود سنگى در فلاخن خویش گذارد و به سوى جالوت روانه کرد و او را هلاک گرداند و بدین رو، سپاهیان طالوت پیروز شدند.[16]

مرقد مطهر حضرت اشموئیل در یازده کیلومترى شهرستان ساوه (جاده بویین زهرا) واقع است. مرقد را در گذشته هاى دور ساخته اند که از آن، اطلاع کافى در دست نیست; اما قسمت شرقى آن را به دستور ناصرالدین شاه قاجار ، به حرم افزودند و سنگ نبشته اى در آن جا هست که مبیّن حضور شاه قاجار و همراهانش است.

از دیرباز، حرم آن پیامبر الهى زیارتگاه عاشقان و عالمان و فاضلان بوده است. آبى در نزدیکى آن جریان دارد که به آب «چکّه بار» معروف است و بسیارى از بیماران، با نوشیدن آن شفا یافته اند. مى گویند: این آب، بر اثر برخورد عصاى اشموئیل ظاهر گشته است.

این مرقد را اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان ساوه سرپرستى مى کند.

ارامگاه پیامبران

حضرت حَیَقوق

در احادیث و کتب اسلامى نام آن بزرگوار به صورت حَیَقُوقْ ـ به فتح «ح» و «ى» ـ اما در عهد عتیق، حَبَقُوق، به فتح «ح» و «ب» ضبط شده است. حبقوق در زبان عبرى، یعنى کسى که در آغوش کشید.[17]

تویسرکان شهرى در یکى از دره هاى خوش آب و هواى کوه الوند، با قدمتى بسیار، پذیراى یکى از انبیاى الهى شده است. حیقوق نبى یکى از پیامبران بنى اسرائیل و نگهبان معبد سلیمان در اورشلیم بوده و نامش در عهد عتیق آمده است. وى به هنگام حمله بُخْتُنَصّر و بابلیان، با حضرت دانیال و عده اى دیگر به اسارت درآمد و سالهاى درازى در زندان بابل به سر برد. پس از فتح بابل به دست کوروش هخامنشى و آزادى زندانیان، به ایران آمد و در اکباتان (یا همدان) مسکن گزید و پس از مرگ، در تویسرکان مدفون شد. وى بعثت خاتم الانبیاء(صلى الله علیه وآله وسلم) را بشارت داده است.[18]

صاحب کتاب قاموس مقدس او را یکى از دوازده پیغمبر غیر اولوالعزم مـى داند. وى در حدود دو هزار و ششصد سال قبل مى زیسته که با پادشاهى یهویاقیم و صدقیا، پادشاهان یهود در منطقه اورشلیم، همزمان بوده است.[19]

وقتى امام رضا(علیه السلام)، به هنگام بحث و احتجاج با علماى دینهاى مختلف نزد مأمون، با رَأْسُ الْجالوت، رئیس عالمان یهودى، بحث مى کند از حیقوق نام مى برد.[20] در دعاى اُمّ داوود نیز، از حضرت حیقوق نام برده شده است.[21]

بیشتر مردم تویسرکان در مورد شخصیت صاحب این مقبره، اطلاعات کافى نداشتند ; ولى بر اثر ارشاد و تذکّر روحانیان، بخصوص مرحوم آیة الله خالصى زاده بدان توجه کردند و از آن تاریخ به بعد، احترام شایسته اى از آن به عمل آوردند و در چند سال اخیر، به مرمت و بازسازى و توسعه محوطه آن پرداختند و ضریحى روى قبر نصب کردند. آرامگاه تا چند سال پیش فاقد محوطه بود و حد و مرز مشخصى نداشت و زمین اطراف بقعه با وضع یکنواخت، به اراضى زراعى اطراف متصل بود; ولى در سال 1369 بر اثر کاوش باستان شناسان سازمان میراث فرهنگى کشور، محوطه اصلى آرامگاه به صورت قلعه اى باستانى کشف شد.[22]

بقعه آن حضرت، بنایى است برجى شکل و آجرى ، با گنبدى مخروطى که پوشش داخلى آن مدور و پوشش خارجى اش مخروط ناوى شکل است. در نماى خارجى هر ضلع از بناى هشت ضلعى، طاقنماى کم عمقى تعبیه شده که بالاى آن کاشیکارى شده است. یکى از طاقنماها به در ورودى اختصاص دارد. مابین طاقنماها، یک ترکِ بدون تزیینات و ساده قرار دارد.[23]

سقف بناى مقبره حیقوق که به شکل عجیب و جالبى ساخته شده، شاید بین سقف تمام ابنیه قدیمى ایران بى نظیر باشد و مى توان آن را نمونه اى از آثار باارزش معمارى قدیم ایران دانست. ساخت این قبیل بناها، که به «ابنیه آرامگاهى» معروفند و در سایر نقاط ایران نیز هست، از سه هزار سال پیش در ایران رایج بوده و ایرانیان قدیم آرامگاه شخصیتهاى مذهبى، علمى و سیاسى را تقریباً به همین شکل مى ساخته اند. چنین بناهایى در مقابل طوفان و زلزله بسیار مقاوم است و سقف مخروطى شکل نیز، بنا را در مقابل برف و باران، به خوبى محافظت مى کند. به همین جهت ، مقاومت چنین بناهایى در مقابل عوامل طبیعى فوق العاده زیاد است.[24]

صحن مقبره وسعت چندانى ندارد و سطوح دیواره ها و سقف آن فاقد تزیینات معمارى است. قبر دقیقاً در وسط صحن قرار دارد و روى آن سنگى کار گذاشته شده[25] و بر روى سنگ قبر در وسط بقعه، مشخصات صاحب قبر نوشته شده است. بناى این ساختمان به دوره سلجوقى و قرن هفتم برمى گردد و به شماره8/2/539699 در زمره آثار تاریخى ثبت شده است.[26]

این مرقد، زیر نظر شهردارى تویسرکان اداره مى شود.[27]

ارامگاه پیامبران

حضرت دانیال

آن جناب از انبیاى بزرگ الهى است. وى از نسل حضرت «داوود»[28] و کتاب نبوتِ وى، حوادث آینده و بعثت پیغمبر آخرالزّمان، حضرت محمد(صلى الله علیه وآله وسلم) را، پیشگویى کرده است.

حضرت دانیال ـ على نبیّنا و آله و علیه السلام ـ ملقب به نبى اللّه همزمان با کوروش کبیر و داریوش بزرگ مى زیست. در کودکى پس از گشوده شدن اورشلیم به دست بُخْتُنَصَّر یا نَبُوکَدْ نَصَّر، در سال 586 پیش از میلاد به اسارت درآمد و به بابل فرستاده شد و آن جا مى زیست. بعضى از مورخین گفته اند: در سال 606 پیش از میلاد به دست بُخْتُنَصَّر اسیر و با گروهى از قومش به بابِل فرستاده شد و چون از نماز بردن به فرمانرواى بابل سرباز زد او را نزد شیران درنده افکندند، اما وى از میان آن حیوانات تندرست بیرون آمد. سالِ درگذشت وى معلوم نیست. معاصر عُزَیْر پیامبر بود. دانیال پس از درگذشت بُخْتُنَصَّر، از جانب بهمن پسر اسفندیار به بیت المقدس باز گردانیده شد و از آن جا به اهواز رفت و در شوش دیده از جهان بربست. علم رمل و گزاردن خواب را از وى دانند.[29]

در بحارالأنوار، امام صادق(علیه السلام) از حضرت على(علیه السلام) روایت کرد: «دانیال پدر و مادر نداشت و یتیم بود و پیرزنى از بنى اسرائیل او را بزرگ کرد.»[30]

باز در بحار آمده است: «وقتى بُخْتُنَصَّر بر بنى اسرائیل مسلط شد از آنان هر کسى را مى یافت مى کشت و به تعقیب فراریان مى پرداخت و بچه هاى بنى اسرائیل را اسیر مى کرد. او از فرزندان یهودا، چهار نفر را، که یکى از آنها دانیال بود، اسیر کرد و دانیال مدّتى طولانى در دست او اسیر بود.

«چون بُخْتُنَصَّر فضل و بزرگى دانیال را شنید و دریافت که قومش منتظر خروج او هستند تا آنان را نجات دهد، او را به همراه ماده شیرى در چاهى افکند. شیر به فرمان خدا، به دانیال آسیبى نرساند. آن پیامبر مدتى بر همین منوال بود تا این که خداوند به یکى از انبیاى بنى اسرائیل، ] که مى گویند: حیقوق نبى بوده است،[[31] وحى کرد که  این خوردنى و نوشیدنى را براى دانیال ببر و از طرف من به او سلام برسان. گفت: خداوندا، دانیال کجاست؟ گفت: در چاه بابِل، در فلان جا.

«او بدان جا آمد و دانیال را صدا زد. او در جواب گفت: بله، اى صداى ناآشنا. گفت: پروردگارت به تو سلام مى رساند و این غذا و آشامیدنى را براى تو فرستاده است. آن پیامبر، آنها را با طنابى به چاه فرستاد. دانیال در آن جا شکر الهى را به جا آورد و گفت:

اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لا یَنْسى مَنْ ذَکَرَهُ; اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی لا یُخَیَّبُ مَنْ دَعاهُ ; اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْهِ کَفاهُ; اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی مَنْ وَثِقَ بِهِ لَمْ یَکِلْهُ إلى غَیْرِهِ; الْحَمْدُلِلّهِ الّذی یُجْزى بِالاْحْسانِ إحْساناً; الْحَمْدُلِلّهِ الَّذی یُجْزی بِالصَّبْرِ نَجاةً; اَلْحَمْدُلِلّهِ الَّذی یَکْشِفُ ضُرَّنا عِنْدَ کُرْبَتِنا; وَالْحَمْدُلِلّهِ الّذی هُوَ ثِقَتُنا حینَ یَنْقَطِعُ الْحِیَلُ مِنّا; وَالْحَمْدُلِلّهِ الّذی هُوَ رَجاؤُنا حینَ ساءَ ظَنُّنا بِأعْمالِنا[32].

آرامگاه دانیال نبی مربوط به هزاره 4 تا 1 - دوران‌های تاریخی پس از اسلام است و در خیابان امام خمینی شهر شوش واقع شده و این اثر در تاریخ 24 شهریور 13100 با شماره? ثبت 51 به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.