سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چطور سالم خوری را به مغزمان یاد دهیم؟

اینکه همیشه بدانیم چه باید بخوریم و چطور بخوریم تا سالم باشیم شاید دور از ذهن به نظر برسد. بیشتر افراد می دانند که باید تغذیه شان سرشار از میوه ها و سبزی ها باشد و کمتر غذاهای فرآوری شده مصرف کنند تا سالم بمانند. اما آمار نشان می دهد درصد کمی از افراد به میزان توصیه شده، میوه و سبزی مصرف می کنند.

با افزایش تدریجی آمار چاقی و ریسک بیماری ها، اهمیت تغذیه سالم بسیار بیشتر شده است. اگر شما هم سعی دارید سالم خوری کنید، شاید هم اکنون بایدها و نبایدهای خوراکی را بدانید اما بخش سخت و مهم آن، عملی کردنش است. تحقیقات نشان می دهد خوردن هله هوله می تواند نوعی اعتیاد محسوب شود و مانند سایر انواع اعتیاد، ترکش سخت است. چیزی که می خوریم می تواند بر میزان هورمون های مغزی و بخش پاداش دهی مغز اثر بگذارد.

خبر خوب اینکه شما می توانید مغزتان را تعلیم دهید تا خوراکی های سالم بخورد. فقط نیاز به صبر و زمان و پیگیری تصمیمتان دارد.

به این فکر کنید که بعد از خوردن این غذا چه احساسی خواهید داشت

هیچ کس برای بروکلی یا هویج پرخوری نمی کند اما در عوض ما هوس غذاهایی را داریم که پرکالری، شیرین، چرب و شور هستند. این غذاهای پرانرژی حتی می توانند به عنوان برون ریز هیجانی یا خودآرام سازی مصرف شوند. ما ولع خوردن چیزهایی را داریم که آن‌ها را خوشمزه می دانیم و می توانند در رهاسازی دوپامین مغز نقش داشته باشند.

چطور می توانیم مغزمان را تعلیم دهیم که سالم خوری را "بخواهد"؟

به این فکر کنید غذایی که می خورید چه تأثیری روی شما دارد، به غیر از طعم و مزه. فکر کنید بعد از خوردنش چه احساسی خواهید داشت و به جای طعم و مزه اش روی این اثر تمرکز کنید.

به این فکر کنید غذایی که می خورید چه تأثیری روی شما دارد، به غیر از طعم و مزه. فکر کنید بعد از خوردنش چه احساسی خواهید داشت و به جای طعم و مزه اش روی این اثر تمرکز کنید

مطمئناً بعد از خوردن فست فود یا کیک خامه ای احساس بسیار خوبی ندارید. چون می دانید که قندخون، کالری و سیستم گوارشتان تأثیر منفی می گیرد. این حس را مقایسه کنید با حس بعد از خوردن یک وعده غذای سالم؛ احتمالاً بیشتر احساس رضایت و انرژی می کنید و کسل و پشیمان نمی شوید.

اگر هم نمی دانید غذایی که می خورید چه عواقبی دارد، می توانید در موردش تحقیق کنید. پیش از اینکه چیزی را برای خوردن انتخاب کنید، ببینید این غذا چه دارد که به بدن شما بدهد؛ سود یا ضرر؟

در تحقیقی که در سال 2011 انجام شد، به افراد شرکت کننده در یک گروه تصاویر فست فود همراه با تصاویری که پیامدهای خوردن آن‌ها را نشان می داد نمایش داده شد و به گروه دیگر فقط تصاویر فست فود نشان داده شد. نتیجه این بود: گروهی که تصاویر پیامدهای خوردن فست فود را دیده بودند، بیشتر تمایل داشتند برای اسنک خود، میوه را انتخاب کنند. ترفندی که باید برای آموزش سالم خوری به مغزتان بکار ببرید این است که تأثیرات و عواقب غذا برای بدنتان را به او ارائه دهید. 

پیش از خوردن غذای ناسالم، فکر کنید و اثرش را برآورد کنید. هدف این نیست که بعد از خوردن خوراکی ناسالم احساس گناه کنید! بلکه باید سالم خوری، برایتان یک عادت شود و از آن لذت ببرید و راضی شوید.

به ترکیبات غذایی که می خورید دقت کنید

آموزش سالم خوری به مغزتان می تواند از بررسی عناصر و ترکیبات آن شروع شود. بسیاری از عناصر موجود در غذاهای رایج مانند چیپس و کلوچه، اسامی طولانی دارند. این‌ها معمولاً نگهدارنده ها یا عناصر تغییر یافته ای هستند که به خوراکی موردنظر افزوده می شوند تا به‌ صورت یک محصول بسته بندی شده و آماده در اختیار شما قرار گیرند.

برچسب غذایی

اگر عادت دارید بدون فکر و بررسی غذا بخورید، پس یک عادت جدید برای خودتان ایجاد کنید؛ تا نفهمیدید در آن خوراکی چیست، نخوردیش!

برچسب غذایی

اگر هم نامی روی برچسب غذا آمده که نمی دانید چیست، جستجو کنید و کشفش نمایید! مثل یک جور بازی که البته در هر حال شما برنده آن هستید!

البته خوردن چیزهایی که افزودنی و برچسب ندارند باید بخش عمده تغذیه تان را تشکیل دهند مانند میوه ها و سبزی ها.

با انجام این کارها اگر واقعاً سلامتی تان برایتان اولویت داشته باشد، کاملاً روشن است که چه انتخابی خواهید داشت.

غذاها و طعم های مختلف را امتحان کنید

تغییر ذائقه و انتخاب غذاهای جدید و متفاوت، شاید کمی نیاز به فرصت داشته باشد تا تبدیل به الویت شود. تعلیم سالم خوری به مغز، یک شبه روی نمی دهد، بنابراین یادتان باشد صبور باشید و پیگیر. تولیدکننده های غذاهای ناسالم کارشان را خوب بلدند و غذاهایی تولید می کنند که به نظر می رسد مزه‌ی خیلی چیزها را می دهد، در نتیجه طعمش همچنان در ابهام می ماند. با این ترفند شما احساس می کنید باید بیشتر و بیشتر از این غذا بخورید تا بالاخره بفهمید دارید چه می خورید! البته این پروسه کاملاً ناخودآگاه اتفاق می افتد.

تنوع دادن به تغذیه، از نظر رنگ، بافت و طعم می تواند شیوه ای رضایت بخش برای خوردن باشد. پژوهش ها نشان داده اند بزرگسالان معمولاً سه رنگ را در بشقاب غذایشان ترجیح می دهند. پس به جای اینکه با یک بشقاب چیپس از خودتان پذیرایی کنید، ببینید چطور می توانید سه رنگ از خوراکی های سالم را با هم جمع کنید مثلاً برش هایی از میوه، یک مشت آجیل و یک تکه شکلات تلخ.


بهترین مواد مغذی برای رشد موها

هرچند عواملی مانند سن، ژنتیک و هورمون ها بر رشد مو مؤثرند اما کلید اصلی، داشتن بهترین تغذیه است. در اینجا 5 ویتامین و سه ماده مغذی دیگری که برای رشد مو مهم هستند را برایتان می گوییم.

1. ویتامین آ

تمام سلول ها برای رشد به ویتامین A نیاز دارند که شامل مو هم می شود. مو بافتی است با سریع ترین رشد در بدن انسان. ویتامین آ به غدد کمک می کند تا ماده ای روغنی به نام سبیوم یا چربی پوست تولید کنند. سبیوم، پوست سر را مرطوب کرده و به حفظ سلامت موها کمک می کند. تغذیه ای که کمبود ویتامین آ داشته باشد منجر به مشکلات متعددی می شود، مثلاً ریزش مو. نکته‌ ی مهم در مصرف ویتامین آ این است که مقادیر زیاد این ویتامین می تواند خطرناک باشد. مطالعات نشان داده مصرف بیش از اندازه‌ی ویتامین A منجر به ریزش مو می گردد.

* سیب زمینی شیرین، هویج، کدوحلوایی، اسفناج و کلم برگ، سرشار از بتاکاروتن هستند که به ویتامین آ تبدیل می شود. می توانید ویتامین آ را از طریق محصولات حیوانی مانند شیر، تخم مرغ و ماست نیز دریافت کنید. روغن کبد ماهی نیز منبع بسیار خوبی برای این ویتامین محسوب می شود.

2. ویتامین های گروه ب

یکی از بهترین ویتامین ها برای رشد مو، نوعی ویتامین ب به نام بیوتین است. کمبود بیوتین می تواند موجب ریزش مو در انسان شود. از بیوتین در درمان های ریزش مو استفاده می شود و کسانی که در این ویتامین کمبود دارند می توانند از این درمان ها بهترین نتایج را کسب کنند؛ البته کمبود این ویتامین بسیار کم اتفاق می افتد زیرا به طور طبیعی در طیف وسیعی از خوراکی ها وجود دارد. 

سایر ویتامین های گروه ب، به تولید سلول های قرمز بدن کمک می کنند؛ سلول های قرمز، حامل اکسیژن و مواد مغذی به پوست سر و فولیکول های مو هستند. این فرآیندها برای رشد موها مهم اند.

آهن، به سلول های قرمز کمک می کند اکسیژن به سلول ها برسانند. این فرایند برای بسیاری از عملکردهای بدن نقشی اساسی دارد مانند رشد موها. کمبود آهن که موجب آنمی می شود، یکی از دلایل اصلی ریزش مو می باشد که مخصوصاً در خانم ها شایع است

* شما می توانید از بسیاری از خوراکی ها ویتامین های گروه B را دریافت نمایید؛ مثلاً غلات سبوس دار، بادام، گوشت قرمز، ماهی، غذاهای دریایی و سبزیجات برگ تیره.

ضمناً، غذاهای حیوانی تنها منبع ایده آل ویتامین ب 12 هستند. بنابراین اگر گیاهخوار هستید، لازم است مکمل این ویتامین را دریافت کنید.

3. ویتامین ث

آسیب های رادیکال های آزاد می تواند مانع رشد موها شده و کاهش مو را دربر داشته باشد. ویتامین C، آنتی اکسیدانی قوی است که نقش محافظت کنندگی در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکال های آزاد دارد. بدن شما برای تولید پروتئینی به نام کلاژن به ویتامین ث نیاز دارد. کلاژن، بخش مهمی از ساختار مو است.

* ویتامین ث می تواند به جذب آهن در بدن کمک کند؛ آهن هم یک ماده ضروری برای رشد موهاست. توت فرنگی، فلفل، گواوا و مرکبات همگی منابع خوبی از ویتامین ث هستند.

4. ویتامین د

کمبود ویتامین د موجب ریزش مو و طاسی می شود. تحقیقات نیز نشان داده است ویتامین د به ایجاد فولیکول های جدید کمک می کند؛ فولیکول ها سوراخ های ریزی در پوست سر هستند که موهای جدید در آنجا رشد می کنند. بیشتر افراد به اندازه کافی ویتامین D دریافت نمی کنند و باید مصرفش را بیشتر نمایند.

* بدن شما در معرض نور مستقیم خورشید، ویتامین D تولید می کند. منابع خوب ویتامین د شامل ماهی های چرب، روغن کبد ماهی، برخی قارچ ها و غذاهای غنی شده می باشد.

5. ویتامین ای

ویتامین ای هم مانند ویتامین ث، آنتی اکسیدانی است که در برابر استرس اکسیداتیو نقش محافظت کنندگی دارد. در مطالعه ای معلوم شد آن‌هایی که مشکل ریزش مو داشتند، بعد از مصرف مکمل ویتامین E به مدت 8 ماه، رشد موهایشان تا 34.5 درصد افزایش یافته بود.

*دانه های آفتابگردان، بادام، اسفناج و آووکادو منابع بسیار خوبی از ویتامین ای محسوب می شوند.

ویتامین ای

6. آهن

آهن، به سلول های قرمز کمک می کند اکسیژن به سلول ها برسانند. این فرآیند برای بسیاری از عملکردهای بدن نقشی اساسی دارد مانند رشد موها. کمبود آهن که موجب آنمی می شود، یکی از دلایل اصلی ریزش مو می باشد که مخصوصاً در خانم ها شایع است. 

* غذاهای سرشار از آهن عبارتند از تخم مرغ، گوشت قرمز، اسفناج و عدس.

7. روی (زینک)

کمبود ویتامین د موجب ریزش مو و طاسی می شود. تحقیقات نیز نشان داده است ویتامین د به ایجاد فولیکول های جدید کمک می کند؛ فولیکول ها سوراخ های ریزی در پوست سر هستند که موهای جدید در آنجا رشد می کنند

روی، نقش مهمی در رشد بافت مو و ترمیم آن دارد. روی به غدد چربی اطراف فولیکول ها کمک می کند تا به خوبی کار کنند. ریزش مو یکی از علائم متداول کمبود روی می باشد. مطالعات نشان داده مصرف مکمل روی می تواند ریزش موی ناشی از کمبود روی را کاهش دهد. با این همه بهتر است روی را از تغذیه تان دریافت کنید.

* غذاهایی که روی بالایی دارند: گوشت گوساله، اسفناج، جوانه گندم، تخم کدو و عدس.

8. پروتئین

مو تقریباً کلاً از پروتئین ساخته شده است. مصرف پروتئین کافی برای رشد موها اهمیت دارد. مطالعات حیوانی نشان داده است کمبود پروتئین می تواند موجب کاهش رشد مو و حتی از دست دادن موها شود.

آیا باید مکمل تقویتی برای موهایمان مصرف کنیم؟

غذا، بهترین منبع ویتامین های ضروری برای رشد مو است. اما اگر از طریق تغذیه نمی توانید میزان لازم را تأمین کنید، مکمل ها می توانند مفید باشند. یادتان باشد که مصرف بیش از حد مجاز ویتامین ها و موادمعدنی، اگر کمبودی نداشته باشید مضر است. بنابراین با پزشک مشورت کنید تا او مشخص کند که کمبودی دارید یا خیر. در نهایت بهترین شیوه برای تأمین مواد مغذی لازم، تغذیه‌ی متعادل از منابع سالم و طبیعی می باشد.


آموزش مسائل جنسی به کودکان

اما علی رغم همه اینهاهنوز هم بچه ها، در شرایطی وارد نوجوانی می شوند که والدین، رهنمودهای بسیار اندکی در مورد مسایل جنسی به انها می دهند یا در مواردی هم اصلا راهنمایی نمی شوند. اگرچه دلایل مختلفی برای این امر وجود دارد، اما برخی از والدین به سادگی فکر می کنند در این روزگاری که در اینترنت و ماهواره همه چیز وجود دارد، نوجوانان هم خودشان همه چیز را می دانند و به همین دلیل از مکالمه و صحبت با فرزند خود در زمینه تربیت جنسی سر باز می زنند. ایا واقعا بچه های امروزی از همه چیز مطلعند و دیگر نیازی به آگاه سازی و تربیت جنسی والدین نیست؟

صدالبته نوجوانان ، همیشه نیازمند کمک والدین  در راستای کنار آمدن با جنبه های پیچیده بلوغ جنسی خود هستند؛  چه بسا که نوجوان نسل امروز بیش از پیش نیازمند کمک و حمایت والدین خود هستند چرا که امروز بیش از هر دوره دیگری مطالب مضر در محیط نوجوان وجود دارد که می تواند ذهن او را به خود مشغول سازد. بدون شک با این همه خطرات بزرگ که در کمین نوجوان امروزی است، تربیت جنسی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.

موانع یک ارتباط خوب

احتمالا برای شما که والدین یک یا چند نوجوان هستید، هیچ کاری مهمتر از کمک و راهنمایی به فرزندتان نیست.این زمانه بسیار پیچیده تر شده و دغدغه های فکری نوجوانان نیز بسیار تغییر کرده است.

اما به واقع چند درصد از والدین به اندازه کافی این دغدغه را دارند که در این راستا احساس مسئولیت کنند؟ در حالی که خیلی از والدین معتقدند پیرامون مسایل جنسی باید با فرزند نوجوان شان صحبت کنند اما تعداد بسیار اندکی از والدین برای این امر اقدام می کنند و بخش اعظم والذین در این راستا یا احساس خجالت می کنند و یا اینکه احساس توانایی لازم در این زمینه را ندارند و البته برخی هم معتقدند این ارزش محسوب می شود که نگذارند بچه ها "زیادی" بدانند.

خیلی هم معتقدند" والدینم در این زمینه چیزی به من نگفتند، من هم به نوجوانم چیزی نمی گویم"

اما شرایط جامعه امروزی جوابگوی نیازهای زیاد بچه های امروز نیست. در شرایطی که بیشتر نوجوانها هیچ راهنمایی و توصیه ای از والدین خود دریافت نمی کنند ، آنها باز هم ترجیح می دهند پدر و مادرشان منبعی برای ارایه اطلاعات و تربیت جنسی باشند حتی انهایی که در این راستا مقاومت به خرج داده و در مقابل دخالت والدین مقاومت نشان می دهند.

اگر تربیت جنسی را فراموش کنید، چه اتفاقی می افتد؟

نتایج این سبک رفتاری می تواند ویرانگر باشد. برخی از تحقیقات نشان داده است که اگر اطلاعات جنسی از شخصی غیر از والدین به نوجوانها داده شود، احتمال خیلی بیشتری وجود دارد که دچار آسیبهای جدی در این زمینه شوند. اما از طریق تسهیل ارتباطات، ارایه اطلاعات درست، مشتاقانه گوش کردن و ایجاد مقداری حمایت دلسوزانه می توانید به نوجوان تان کمک کنید که به شکلی مسئولانه با جنسیت خود کنار بیایند.

تبادل نظر با نوجوان در حیطه مسایل جنسی

چگونه برای انتقال اطلاعات و راهنمایی در مورد سمایل جنسی ارتباط برقرار کنیم؟ اولین نکته این است که فرایند اموزش رسمی در مورد مسایل جنسی باید در سالهای کودکی دست کم تا حدودی عملی شده باشد. به طور ایده ال از همان سالهای اولیه زندگی فرزندتان، باید تمام راههای ارتباطی را باز نگه دارید. در همان زمانی که سوالات جنسی فرزندتان شروع می شود، در همان زمانی که متوجه تفاوتهای دختر و پسر می شود و در همان زمانی که کنجکاو می شود تا بداند نوزاد از کجا می آید باید بتوانید پاسخهایی مناسب و در حد سن و سال فرزندتان به او ارایه دهید.

به مرور فرزندتان که بزرگ تر می شود و وارد سنین نوجوانی می شود، مطالبی که در تعلیمات شما می گنجد تغییر می کند. فرزند نوجوان شما به همان اندازه که باید  در مورد تغییرات طبیعی جسمانی و حتی روحی خود شوند، در مرتبه بعدی باید او را متوجه ارزشها کنید. شما باید به مطالبی بپردازید که به نوجوان تان کمک کند که به سوالهایی از این قبیل بتواند پاسخ درست و متناسب با شرایط اعتقادی، فرهنگی و تربیتی خود و خانواده اش دهد:

- ارتباط با جنس مخالف در چه حد و چگونه باید باشد؟

- از چه کاهارهایی در برابر جنس مخالف باید خودداری کنم؟

- چه زمانی برای ازدواج آماده هستم؟

- آمادگی برای ازدواج به چه معناست؟

و ...

به خاطر داشته باشید که نظام ارزشهای خودتان حتی اگر با ملاکهای امروزی متفاوت است، باید بتواند به سوال هایی از این قبیل پاسخ دهد. درست است که باید قبول کنیم امروزه مسایل جنسی در جامعه آشکارتر از  گذشته است اما اینکه دیگران در مورد عقاید شماچه نظری داشته باشند نباید باعث شود احساس شرمندگی کنید و نباید نظر دیگران در روابط خانوادگی شما دخالت کند. ارزشهای شما هرچه که باشد، بسیاری از  آنها از ارزشهای نوجوان تان خواهد شد اما به شرطی که آنها را با صراحت مطرح کنید و نوجوان خود را از آ نها اگاه کنید.

در ضمن لازم است در حین گفتگو با نوجوان تان به صحبتهای او هم گوش دهید . به جای موعظه کردن، صحبتهایتان را دو طرفه کنید. کشف کنید انها در مورد مسایل جنسی چه چیزهایی می دانند و سعی کنید که به سوالهای انها تا جایی که می شود پاسخهای شفاف  و مستقیمی دهید.

اما اگر به نظر برسد که نوجوان تان به حرفهای شما گوش نمی دهد چه اتفاقی خواهد افتاد؟

اگر می بینید وقتی در مورد مسایل جنسی با نوجوان تان صحبت می کنید او هیچ توجهی به صحبت شما نکرده و اصلا وارد بحث نمی شود، قطعا این وضعیت بسیار ناراحت کننده است و البته این سبک رفتاری از طرف نوجوان بسیار شایع است. لذا شما به عنوان والدین باید زمان زیادی برای واکنش یا پذیرش انها بدهید و زود ناامید نشوید. چون اگرچه ممکن است نوجوان ها واکنشی ندهند  اما حرفهای شما را می شنوند پس حتی این مکالمه های یک طرفه هم خالی از فایده نیست.

حتی اگر عقاید شما با عکس العمل تند نوجوان تان روبه رو شد، باز هم نشان دهنده درست بودن کار شماست و بالاخره بخشی از صحبتهای شما بر روی فرزندتان تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین مکالمه ای دو طرفه حتی اگر گاهی اتشین شوند، باز هم به نوجوان کمک می کند ارزشهایی به دست اورد که مسئولانه رفتار کند و او را در امان نگه دارد، اگرچه ممکن است ارزشهای او با شما متفاوت باشد.

البته برخی از والدین هم از این دست گفتگوها نگرانند چرا که هراس دارند این دست گفتگوها باعث شود که فرزندشان  به همه امور مشروعیت ببخشد و از این دست موراد بسیار هراسناک هستند. اما این طرز فکر اصلا درست نیست. داشتن یک رابطه خوب، واقعا می تواند اثر حفاظتی داشته باشد. یعنی وقتی والدین و نوجوان با هم صحبت کنند رفتارهای غیر مسئولانه بسیار بسیار کمتر می گردد. مطالعات نشان داده است که عمدتا کمبود اطلاعات و عدم تربیت درست جنسی است که فرزندان ما را به دردسر انداخته و هیچگاه جهالت و نادانی باعث خوشبختی افراد نمی گردد.

اگر انجام این کار برای تان دشوار است

صحبت کردن در مورد مسایل جنسی با فرزندان برای برخی ازوالدین کاملا غیر ممکن است. اگر شما هم جز والدینی هستید که چنین احساسی دارید، اصلا به این معنا نیست که دیگر هیچ کاری نمی توان کرد . درست است که هیچکس به اندازه خودتان و همسرتان نمی تواند درتربیت جنسی فرزندتان نقش داشته باشد و ارزشهای خانوادگی تان را به وی منتقل کند اما اگر از عهده این کار بر نمی ایید راههای دیگری هم وجود دارد:

اولین راه کمک گرفتن از مدرسه است. در خیلی از مدارس آموزشهای جنسی مناسبی توسط مشاور، معلم بهداشت و یا حتی دبیر معارف ارایه می گردد.

گاهی اوقات روحانی محل می تواند این نقش را بر عهده بگیرد. ضمن اینکه استفاده از کتابهای مرتبط در این حوزه نیز بسیار اثر گذار بوده و می تواند به نوجوان شما کمک کند.


درمان افسردگی با طب سنتی

افسردگی چیست؟

افسردگی بیماری ای است که در آن خلق فرد غمگین است و علاقه‌اش را به کارهایی که قبلا انجام می‌داده  از دست می‌دهد. همچنین عملکرد روزانه‌اش مختل می‌شود و این شرایط حداقل به مدت 2 هفته ادامه پیدا می‌کند.

کاهش انرژی تغییراتی در میزان خواب و اشتها، بیقراری و اضطراب، فقدان قدرت تصمیم گیری، احساس بی ارزشی، عذاب وجدان، ناامیدی، فکر آسیب به خود  یا خودکشی نیز در فرد افسرده وجود دارد.

در طب سنتی گفته می شود که عواملی خارجی یا داخلی وجود دارند که در ساختار اخلاط و مزاج ما دخالت می‌کنند و موجب نگهداری سلامت یا از بین رفتن سلامت ما می‌شوند.

در واقع بدن انسان از سه بخش تشکیل شده است که عبارت است از یک بخش شامل اعضای صلب و فشرده بدن، یک بخش مایع و سیال که اخلاطند و یک بخش بسیار لطیف و بخارگونه که روح طبی نام دارد.

گیاهانی همچون زعفران و اسطوخودوس می‌توانند مغز و قلب را تقویت کرده و حالات روحی فرد را تسکین بخشند اما تا زمانی که عامل این بیماری در فرد درمان نشود این درمان‌‌ها به تنهایی جوابگو نخواهد بود

بخش مهمی از تقویت جسمانی و نفسانی ما وابسته به تربیت روح ما دارد.

چیزهای لطیف هم مناسب روح بوده و هم تقویت کننده آن است. (البته این روح جدا از روحی است که در قرآن و روایات آمده است) و در تقویت قوای نفسانی می‌توان از امور غیرخوراکی استفاده کرد.

روحیات یک فرد همچون حسد و کینه می‌تواند بر بدن اثرگذار باشد. حکیم‌ جرجانی می‌گوید: حالت روحی، بیماری‌های جسمی را ایجاد می‌کند. مثلاً بیماری زخم معده در بسیاری از موارد ناشی از حالات روحی است و کسی که این بیماری را دارد تا زمانی که حالات روحی خود را درمان نکند هرگز نمی‌تواند با کمک دارو بهبود پیدا کند.

جسم و روح به یکدیگر وابسته هستند بیماری‌های جسمی نیز می‌توانند مشکلات روحی را ایجاد کنند. مثلاً کسی که یبوست دارد و روده‌اش درست کار نمی‌کند دچار مشکلات افسردگی می‌شود که باید برای درمان افسردگی این فرد ابتدا مشکل جسمی او را برطرف کرد.

ابن‌سینا در قانون می‌فرماید همان گونه که کبد مرکز اخلاط است، قلب کانون تولید ارواح (روح طبی) است.

یکی از مهمترین چیزهایی که قلب را تقویت می‌کند، استفاده از بوهای خوش است. بقراط می‌فرماید: اگر خواستیم بیماری را از غذا منع کنیم یا مصرف غذا را در فرد کم کنیم، می‌توانیم به او بوهای خوش برسانیم و آن را به این وسیله تقویت کنیم.

گلاب بسیار مقوی قلب و سیستم عصبی است. بهتر است که در محیط اسپری شود. همچنین بوهای معتدل مثل مریم و نرجس برای تقویت قوا بسیار مفید است. باید گفت که بوی خیار و لیمو مقوی قوای نفسانی و قوای مغزی است.

گلاب

غذاهای برطرف‌کننده غم اندوه

از دیدگاه طب سنتی برخی از غذاها برای رفع غم و اندوه، افسردگی و وسواس بسیار مفید است؛ مانند: گوشت گوسفند زرده تخم‌مرغ نیم‌برشت (عسلی) شیر فرنی شیربرنج سوپ جو، بوییدن و خوردن سیب مخصوصاً سیب گلاب، دمنوش "به"، شربت تخم بالنگو همراه با گلاب و زعفران، مصرف دمنوش استخودوس بسیار خوب است.

گیاهانی همچون زعفران و اسطوخودوس می‌توانند مغز و قلب را تقویت کرده و حالات روحی فرد را تسکین بخشند اما تا زمانی که عامل این بیماری در فرد درمان نشود این درمان‌‌ها به تنهایی جوابگو نخواهد بود.

یکسری میوه‌ها و گیاهان وجود دارند که در کنار درمان بیماری می‌توانند کمک کننده باشد. ساده‌ترین آن‌ها «سیب» است بو کردن سیب شادی‌آفرین است. همچنین میوه «به» به تقویت قلب مغز و حالات روحی کمک می‌کند؛ «سیب و به» را رنده و خشک کرده و به عنوان چای دم کنید؛ این کار به تقویت اعصاب و کاهش افسردگی کمک کند.


منابع:

معرفی غذاهای رفع‌کننده افسردگی، وسواس و غم و اندوه تسنیم مجید انوشیروانی متخصص طب سنتی 94

دَم نوش «سیب و به» موثر در کاهش افسردگی فارس نعمت‌الله مسعودی متخصص طب سنتی 96

 


14 دلیل کاهش شنوایی

سن

همه می دانند که با افزایش سن شنوایی کم می شود. اما وقتی این اتفاق برای شما می افتد، کمی غافلگیر می شوید. در برخی جوامع، یک نفر از هر سه نفر بزرگسال 65 تا 74 ساله، شنوایی شان را از دست می دهند و تقریبا نیمی از افراد بالای 75 سال به خوبی نمی شنوند. 

شیوه ی زندگی نقش بزرگی در این زمینه دارد، مانند قرار گرفتن مکرر در معرض صداهای بلند، سیگار کشیدن و داشتن سابقه ی خانوادگی کاهش شنوایی با افزایش سن. معمولا از دست دادن شنوایی در اثر افزایش سن به آرامی شروع می شود و به تدریج در هر دو گوش پیشرفت می کند.

سر و صدای بلند

اگر به کنسرت رفته باشید، دیده اید که صدای بلند آن فضا سبب زنگ زدن گوش تان شده و برای ساعت ها فشار زیادی بر روی گوش هایتان وارد می آید. این احساس نشانه ای از آسیب دائمی سلول های گوش درونی است. مطمئنا بعد از گذشت چند روز احساس خواهید کرد که همه چیز سرجای اول قرار گرفته، اما هرگز نمی توانید این آسیب را درمان کنید. اولین علت قابل پیشگیری از دست دادن شنوایی در بزرگسالان، قرار گرفتن در معرض صداهای بلند است.

آسیب شنوایی تجمعی

یک کنسرت خشن و پر سر و صدا شما را به یک باره ناشنوا نخواهد کرد، اما اگر خودتان را زیاد در معرض سر و صداهای بلند قرار دهید، آسیب گوش تان بیشتر شده و حتی ممکن است در سنین پایین تر دچار مشکلات گوش شوید. بالا بردن صدای موسیقی در باشگاه ها، گوش دادن به موزیک خشن با صدای بلند، استفاده از ماشین چمن زنی بدون محافظ گوش و پایین آوردن پنجره های ماشین و بالا بردن صدای موزیک همه از دلایل آسیب شنوایی هستند.

افراد مبتلا به دیابت دو برابر افراد دیگر شنوایی شان را از دست می دهند. محققان معتقدند که دیابت ممکن است به اعصاب و عروق خونی در گوش داخلی آسیب برساند

متاسفانه از دست دادن شنوایی در نوجوانان و جوانان شایع است. با کسی که کنارتان نشسته با صدای آرام صحبت کنید و یا صدای موسیقی را کاهش دهید و یا اگر در محلی با صداهای بلند کار یا فعالیت می کنید، حتما از محافظ گوش استفاده نمایید. 

تومور

وجود تومور در طول عصب اتصال دهنده ی مغز به گوش و یا در گوش داخلی، می تواند آسیب قابل توجهی به شنوایی وارد کند، هر چند که این حالت (وجود تومور در این بخش ها) شایع نیست. به طور معمول این تومورها در افرادی که در یک گوش شنوایی شان را از دست داده اند دیده می شود. 

سرگیجه از نشانه های وجود تومور در این بخش هاست. مراجعه ی به موقع به یک متخصص می تواند تا حد زیادی از بروز مشکلات جدی تر جلوگیری کند.

فشار بیش از حد در پرده گوش

در حالی که تجربه ی فشار زیاد در گوش در هنگام پرواز یا شنا کردن در زیر آب کاملا طبیعی است، اما فشار دردناک و یا بی مقدمه، در حالی که تغییری در فشار هوا ایجاد نشده، غیر عادی است. تورم گلو یا گوش، شیپور استاش (گوش میانی را به قسمت بالای گلو متصل می کند) را باز کرده و از ایجاد توازن در فشار هوا که توسط پرده ی گوش انجام می شود، جلوگیری می کند.

ضربه

ضربه به سر موجب آسیب غیرقابل برگشت به شنوایی می شود. یک ضربه به گوش می تواند پرده گوش را پاره کند. ضربه به سر می تواند کار استخوان های گوش میانی را مختل کرده و اگر ضربه شدید باشد، ممکن است به دلیل تخلیه مایع در گوش داخلی، به طور کامل شنوایی را از بین ببرد.

دیابت

افراد مبتلا به دیابت دو برابر افراد دیگر شنوایی شان را از دست می دهند. در حالی که علت دقیق آن ناشناخته است، محققان معتقدند که دیابت ممکن است به اعصاب و عروق خونی در گوش داخلی آسیب برساند. افراد مبتلا به دیابت می توانند با نظارت دقیق بر قند خون شان، جلوی این مشکل را بگیرند.

بیماری های قلبی و کلسترول بالا 

تلاش برای تمیز کردن جرم گوش ممکن است سبب فشرده شدن موم در اطراف پرده ی گوش شده و مشکل شنوایی را بدتر کند

بیماری های قلبی، بیماری عروق محیطی، فشار خون بالا و کلسترول بالا نیز ممکن است به گوش و شنوایی آسیب برسانند، زیرا این مشکلات از جریان خون مناسب جلوگیری می کنند.

داروها

بیش از 200 نوع دارو در بازار وجود دارد که می توانند آسیب شنوایی ایجاد کنند. قبل از اینکه این داروها را دور بیاندازید، به این فکر کنید که بسیاری از آن ها می توانند شما را از بیماری های مرگبار مانند سرطان و عفونت های تهاجمی نجات دهند. با این حال بسیاری از داروها ممکن است موجب سرگیجه شوند و دوز بالای آسپرین و داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی مانند ایبوپروفن و ناپروکسن می توانند باعث زنگ زدن گوش (وزوز گوش) و از دست دادن شنوایی شوند.

عفونت 

عفونت گوش می تواند موقتا باعث مشکل شنوایی، درد، تورم و تخلیه مایعات از گوش شود. اگر عفونت به طور مکرر رخ دهد، به خصوص در کودکان، می تواند به طور دائمی شنوایی را از آن ها بگیرد.

گوش پاک کن

جرم گوش

جرم (موم) گوش قابل درمان و پیشگیری است. گوش همه ی افراد موم تولید می کند، اما در برخی افراد این ماده بیشتر ترشح می شود و مشکلی به حساب نمی آید. جرم و چرک گوش می تواند از شنیدن صداها به طور کامل جلوگیری کند. تلاش برای تمیز کردن جرم گوش ممکن است سبب فشرده شدن موم در اطراف پرده ی گوش شده و مشکل شنوایی را بدتر کند.

از دست دادن ناگهانی شنوایی

کری ناگهانی، بدون هشدار قبلی و یا علت مشخصی بوجود می آید. یک فرد می تواند شب با شنوایی طبیعی بخوابد و صبح با یک گوش ناشنوا از خواب بیدار شود. این مشکل باید به سرعت درمان شود. کورتون های خوراکی ممکن است همه یا بخشی از شنوایی را بازگردانند. با این حال، اگر بدون درمان رها شود، دادن پس از 2 تا 4 هفته ناشنوایی دائمی خواهد شد.

اتواسکلروز

استخوان های شما از جمله استخوانچه های گوش میانی، به طور دائم خود را بازسازی می کنند. اگر این بازسازی به طور اشتباه صورت بگیرد، استخوانچه های گوش شما بیش از حد سفت شده و دیگر صداها را به درستی هدایت نمی کنند. 

سخت شدن استخوانچه های گوش میانی در زنان میانسال شایع تر است. این حالت به طور معمول از یک گوش شروع می شود و به گوش دیگر می رسد. برخی از افراد مبتلا همچنین صدای زنگ، غرش، وزوز، و یا خش خش را در گوش خود احساس می کنند.

پرشنوایی یا حساسیت به سر و صدا

شاید صدای ضربه ی یک مداد یا صدای باز شدن درب یخچال شما را عصبی کند. اگر صدای شیر آب باز، راه رفتن روی برگ ها، یا کشیدن برگه های کاغذ برایتان دردناک و عذاب آور باشد، ممکن است دچار پرشنوایی باشید. معلوم نیست که چه چیزی باعث این مشکل می شود، اما صدا در مغز افراد پرشنوا به طور طبیعی پردازش نمی شود.