سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امان از همسایه بد!!

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره حقوق همسایه فرمود: اگر کمک خواست، کمکش کنی و اگر قرض خواست، قرضش دهی و اگر ندار شد، تأمینش کنی و اگر مصیبت دید، تغریتش گویی، اگر خیری به او رسید، به او تبریک گویی و اگر بیمار شد، به عیادتش روی و اگر از دنیا رفت، به تشییع جنازه او روی.»

فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان

همسایه داری

ما انسانها در یک زندگی اجتماعی با افراد مختلفی تعامل داریم که یک دسته از این افراد همسایه های ما هستند.

همسایه ها می توانند در کنار نزدیکان و خویشان و یا در فراق ایشان، برای خانواده ها همچون پدری متعهّد و دلسوز، مادری مهربان و صبور، برادری حامی و فداکار، خواهری همدل و صمیمی و خویشاوندی بصیر و خیرخواه باشند.

در آموزه های دینی سفارشهای زیادی به برخورد نیکو با همسایه شده است. ما در این نوشتار کوتاه به اختصار برخی از توصیه ها را بیان می کنیم: 

اهمّیت همسایه داری

قرآن کریم این کتاب جاوید و ماندگار الهی، در کنار دستور به پرستش الهی و احسان به پدر و مادر و بستگان و خویشاوندان، توصیه به نیکی و احسان در حق همسایگان نموده است؛ آنجا که می فرماید: «وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ»؛ «و خدا را بپرستید و هیچ چیز را همتای او قرار ندهید و به پدر و مادر و همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و دوست و همنشین و واماندگان در سفر نیکی کنید!»

قرار گرفتن مراعات حق همسایه در کنار حق بندگی و نیکی به والدین، نشان از اهمّیت همسایه داری در منظر قرآن دارد. در روایات نیز تعبیرات نغز و زیبایی درباره اهمّیت همسایه داری آمده که به نمونه هایی اشاره می شود:

1. احترام همسایه

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «حُرْمَةُ الْجَارِ عَلَی الْإِنْسَانِ کَحُرْمَةِ أُمِّهِ؛ حرمت همسایه بر [عهده] انسان مانند احترام مادرش می باشد.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: سه چیز در رأس مصیبتهای کمرشکن است:... و همسایه ای که چشمانش تو را می پاید و دلش خواهان رسوایی توست، اگر خوبی ببیند آن را می پوشاند و فاش نمی سازد و اگر بدی ببیند آن را آشکار و همه جا پخش می کند.»

2. نشانه سعادت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ الْمَسْکَنُ وَ الْجَارُ الصَّالِحُ وَ الْمَرْکَبُ الْهَنِیءُ؛ خانه و همسایه خوب و مرکب راهوار از خوشبختی مرد است.» البته این موارد، مربوط به سعادت دنیا است، نه سعادت آخرت.

3. سفارش پیامبر صلی الله علیه و آله

علی علیه السلام فرمود: «اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّةُ نَبِیِّکُمْ مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّی ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ؛ خدا را! خدا را! درباره همسایگان [و حقوقشان را رعایت کنید] که وصیّت پیامبر شماست و همواره به [خوشرفتاری با[ همسایگان سفارش می کرد تا آنجا که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد کرد.»

4. معیار نیکوکار بودن

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اِذا اَثنی عَلَیْکَ جیرانُکَ اَنَّکَ مُحْسِنٌ فَاَنْتَ مُحْسِنٌ وَ اِذا اَثْنی عَلَیْکَ جیرانُکَ اَنَّکَ مُسِی ءٌ فَأَنتَ مُسِی ءٌ؛ هرگاه همسایگانت هنگام ثنا و سخن گفتن درباره تو، تو را نیکوکار بدانند، پس تو نیکوکاری، و اگر همسایه گانت بدکارت شمارند، تو بدکاری.» چرا که ممکن است انسان در غیر محل خود عیوب خویش را پنهان کند و خوبی و بدی او شناخته نشود؛ ولی در همسایگی واقعیّت انسان آشکار می شود. به این جهت، فردی که همسایه ها نیکوکارش بدانند، واقعا نیکوکار است.

5. رفع بلا

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اِنَّ اللّه تَعالی لَیَدْفَعُ بِالْمسْلِمِ الصّالِحِ عَنْ مِأَةِ اَهْلِ بَیْتٍ مِنْ جیرانِهِ الْبَلاءَ؛ به راستی خداوند بلند مرتبه به واسطه مسلمان درستکار، بلا را از اهل صد خانه همسایه اش دور می کند.» بنابراین همچنان که خدا به برکت مکه عذاب را از اهل آن و به برکت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بلا را از مکّه و مدینه دور کرده، وجود همسایه مؤمن باعث رفع بلا از همسایه می شود.

قرار گرفتن مراعات حق همسایه در کنار حق بندگی و نیکی به والدین، نشان از اهمّیت همسایه داری در منظر قرآن و روایات دارد

6. اوّل همسایه، بعد خرید خانه

همسایه آن قدر در آرامش و امنیّت انسان نقش دارد که قبل از خرید منزل و در نظر گرفتن امتیازات است مکانی و ساختمانی باید نسبت به همسایه ها دقت نمود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «الْتَمِسُوا الْجَارَ قَبْلَ شِرَاءِ الدَّارِ وَ الرَّفِیقَ قَبْلَ الطَّرِیقِ؛ پیش از خانه خریدن، همسایه را بجویید و پیش از سفر کردن، رفیق را بیابید!»

چون عیب خانه را می توان با تعمیر بر طرف کرد، ولی همسایه معیوب را به راحتی نمی توان اصلاح نمود.

7. امان از همسایه بد

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: سه چیز در رأس مصیبتهای کمرشکن است:... و همسایه ای که چشمانش تو را می پاید و دلش خواهان رسوایی توست، اگر خوبی ببیند آن را می پوشاند و فاش نمی سازد و اگر بدی ببیند آن را آشکار و همه جا پخش می کند.»

تذکر یک نکته: 

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: همسایگان سه گروه اند همسایه ای که یک حق دارد که این گروه از همه حقّشان کمتر است، و همسایه ای که دو حق دارد و همسایه ای که سه حق دارد. امّا کسی که یک حق دارد، همسایه مشرکی است که از بستگان انسان نیست. برای او فقط حق همجواری است و امّا کسی که دو حق دارد، همسایه مسلمان است که حق اسلام و حق همسایگی دارد و امّا کسی که سه حق دارد، همسایه مسلمان خویشاوند است که حق اسلام و مسلمان بودن و حق همسایگی و حق خویشاوندی دارد.

کلام آخر: 

هر کار خیری آثاری دارد و خوب همسایه داری کردن هم دارای برکاتی است از جمله: دفع بلا، کسب سعادت دنیا و آخرت و محبوبیّت در نزد خدا و رسولش و...انسانی که با همسایه ها خوب است و همسایه ها نیز با او خوبند، محلّه ای آرام خواهد داشت و در نتیجه، سلامتیها بیشتر و عمرها طولانی تر خواهد شد. بنابراین از مجموع آنچه بیان شد، اهمیّت همسایه داری و جایگاه و منزلت آن در اسلام مشهود است و کاملا روشن است که سعادت دنیا و آخرت انسان و آرامش دنیایی و سعادت آخرتی او به اموری مانند خوب همسایه داری کردن و همسایه نیک داشتن بستگی دارد.


چرا به واریس پا مبتلا می شویم؟

واریس، خطوط بنفش رنگ یا برجستگی های طنابی شکل است که در پی نارسایی وریدها یا همان سیاهرگ های سطحی اندام تحتانی ایجاد می شود. منظور از نارسایی وریدی آن است که بازگشت خون اندام به سمت قلب به درستی انجام نمی شود.

در وریدهای پا، دریچه های لانه کبوتری ای وجود دارد که عملکردش به گونه ای است که با هر انقباض، مقداری خون را به دریچه بالایی پمپاژ می کند و در آنجا منتظر انقباض بعدی می ماند. اگر در اثر عوامل مستعدکننده، دریچه های لانه کبوتری تخریب شوند و خون در ورید باقی بماند، واریس رخ می دهد. در این حالت قطر ورید افزایش می یابد و باعث اختلال بیشتر کار دریچه ها می شود. در پی این اتفاق، طی ماه ها و حتی سال ها فرد با احساس سنگینی در پا مواجه خواهد شد. با گذشت زمان، وریدهای سطحی به شکل طناب های کوتاه نازک روی ساق یا ران پا نمایان می شوند. واریس های شدید ممکن است به عوارضی همچون ورم پا، تخریب پوست و حتی ایجاد زخم در اندام منجر شوند.

افزایش سن، وراثت، ایستادن یا نشستن های طولانی روی صندلی، استعمال دخانیات، ضربه به پا در اثر تصادف یا شکستگی ، مصرف قرص های ضدبارداری یا وجود لخته در وریدهای عمقی پا به هر دلیل، از عوامل موثر در بروز واریس هستند.

بروز واریس در زنان بیش از مردان است زیرا هورمون هایی که با غلظت بالا در بدن آنها وجود دارد، تا حدی شل کننده دیواره عروق هستند. در دوران بارداری هم به دلیل تغییرات هورمونی و فشاری که در لگن به وریدها وارد می شود، احتمال بروز واریس وجود دارد.

در موارد خفیف واریس، شخص فقط در اندام تحتانی احساس سنگینی می کند. در این شرایط فرد مبتلا باید از ایستادن یا نشستن طولانی مدت اجتناب کند و هنگام نشستن پاهایش را روی بلندی قرار دهد و به تناوب جای 2 پا را عوض کند. شب ها هم هنگام خواب باید پاها بالاتر از سطح بدن قرار بگیرند.

افزایش سن، وراثت، ایستادن یا نشستن های طولانی روی صندلی، استعمال دخانیات، ضربه به پا در اثر تصادف یا شکستگی ، مصرف قرص های ضدبارداری یا وجود لخته در وریدهای عمقی پا به هر دلیل، از عوامل موثر در بروز واریس هستند.

در واریس پیشرفته استفاده از جوراب واریس توصیه می شود. معمولا علایم با پوشیدن جوراب، تخفیف می یابد و بیش از این اقدامی لازم نیست. البته جوراب های واریس انواع و جنس های مختلفی دارند. برخی از جوراب های نامرغوب ممکن است باعث خارش و آسیب به پوست شوند.

اگر جوراب صحیح طراحی نشده باشد، فشاری که بر اندام وارد می کند، ممکن است باعث بهبود واریس نشود یا حتی آن را تشدید کند. جوراب های واریس با فشاری که وارد می کنند به عضلات پا کمک می کنند خون را تخلیه کنند. استفاده از درمان های دارویی که با بازسازی جدار عروق آسیب دیده، منجر به بهبودی واریس می شود در گروهی از بیماران توصیه می گردد. در موارد نادر برای درمان واریس، به جراحی یا لیزر نیاز است. این روش ها معمولا فقط در واریس های شدید و عارضه دار توصیه می شوند.


اسراف و زیاده روی های آخر سال

با توجه به روایت، در این هیاهوی آخر سال و آمادگی برای شروع سال نو مراقب خصلت سومی که در روایت آمده باشیم؛ به اندازه مصرف کنیم، به اندازه خرید کنیم، به اندازه تمیز کنیم و خلاصه این اندازه گیری خوب را در همه موارد رعایت کنیم.

امام علی علیه السلام میان حقیقت ایمان و حل مشکل معیشت در دنیا رابطه برقرار کرده که آن اندازه گیری خوب است که منظور از آن رعایت اعتدال و میانه روی در معیشت است. اما در مقابل نیز افرادی هستند که برای این قانون زندگی که دین بسیار به آن اهمیت داده (و نشان دهنده این است که دین از زندگی جدا نیست) اعتباری قائل نشده اند که از آنان به عنوان مسرفان یاد می شود.  

خداوند مسرفان را دوست ندارد و آنان را برادران شیطان معرفی می کند و از اصحاب دوزخ می شمارد. خداوند این عمل را یک برنامه فرعونی قلمداد کرده است و مسرفان را محروم از هدایت الهی می شمارد و سرنوشتشان را هلاکت و نابودی معرفی می کند.

"اسراف" کلمه بسیار جامعی است که هر گونه زیاده روی و تجاوز از حد اعتدال در کمیت و کیفیت و بیهوده گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود. این واژه و مشتقات آن جمعاً 23 بار در قرآن کریم به کار رفته و از آنجا که در همه مصادیق آن به نحوی سرپیچی از فرمان های الهی نمایان است با فساد ارتباط مستقیم دارد چرا که بر هم زدن حالت تعادل در هر امری، موجب فساد و تباهی در آن می شود. اسراف مترادف "افراط" و متضاد "تقصیر" و "تقتیر" که به معنای "تضییق" و "بخل" است، می باشد که قرآن کریم مرز تعیین اسراف را واژه "قوام" به معنای حد وسط و اعتدال یاد کرده است  که تشخیص آن بر عهده عقل، شرع یا عرف است.

مفهوم "تبذیر" و مشتقات آن ارتباط نزدیک معنایی با "اسراف" دارد، این واژه در لغت به معنای تباه ساختن اموال است، بر همین اساس امام صادق علیه السلام تبذیر را جزئی از اسراف دانسته است.  

انواع اسراف 

مفهوم "اسراف" در قرآن کریم مصادیق متعددی دارد که در معنای همه آنها، نوعی تجاوز از حد اعتدال وجود دارد همچون اسراف عقیدتی ،اسراف اخلاقی و رفتاری اسراف اجتماعی ،اسراف قضایی و کیفری و در نهایت مورد بعدی که مد نظر است، اسراف اقتصادی که این نوع از اسراف مصادیق گوناگونی دارد. 

1-  اسراف در مصرف:

خداوند سبحان در آیه *...کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ*  اشاره به دو امر اباحی و یک امر تحریمی کرده و می فرماید: بخورید و بیاشامید اما چون طبع زیاده طلب انسان ممکن است از این دو دستور سوء استفاده کند و راه تجمل پرستی و اسراف را پیش گیرد، بلافاصله می فرماید: ولی اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد. البته مقدار محرومیت اسرافکاران از محبت الهی به نوع و میزان اسراف آنان بستگی دارد و این روش قرآن است که به هنگام تشویق به استفاده کردن از مواهب آفرینش، به دنبال آن به اعتدال توصیه می کند.

رعایت اعتدال در خوردن و آشامیدن گرچه امر ساده ای به نظر می رسد اما در ضمن آن یک دستور مهم بهداشتی قرار گرفته است، زیرا تحقیقات دانشمندان به این نتیجه رسیده که سرچشمه بسیاری از بیماری ها، غذاهای اضافی است که به صورت جذب نشده در بدن انسان باقی می ماند.  

اما به طور کلی باید گفت که اسراف در مصرف، شامل یکی از گونه های ذیل می شود: 

الف: تضییع و هدر دادن هر گونه شی قابل استفاده 

ب: بدون استفاده گذاردن هرگونه سرمایه 

ت: مصرف اشیا به نحوی که فایده مادی یا معنوی به بار نیاورد.

پ:مصرف بیش از میزان درآمد به نحوی که در شأن او نباشد مانند خریدن وسایل تزیینی برای کسی که توان تأمین معاش خود را ندارد. از این رو امام صادق علیه السلام کسی را که برای مصرف بیش از درآمد خود دست نیاز به سوی دیگران دراز کند، مسرف خوانده است. بنابر این مراقب این نوع در این روزهای آخر سال و نزدیک شدن به سال جدید باشیم.

ج: مصرف بیش از حد و افزون بر نیاز مانند خرید چند خانه یا پرخوری.  

امام علی علیه السلام می فرماید: انسان حقیقت ایمان را درک نمی کند جز اینکه در وی سه خصلت باشد، دانایی در احکام دین، شکیبایی در مصیبت ها و خصلت سوم که مد نظر است، اندازه گیری خوب در معیشت است. بنابراین امام علیه السلام میان حقیقت ایمان و حل مشکل معیشت در دنیا رابطه برقرار کرده که آن اندازه گیری خوب است که منظور از آن رعایت اعتدال و میانه روی در معیشت است

2- اسراف در حقوق دیگران

 این نوع از اسراف در دو بخش حقوق عمومی و حقوق خصوصی صورت می گیرد.

الف: حقوق عمومی:

خداوند متعال در آیه: *وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیرا* به اعطای بخشی از اموال عمومی به نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله و بیچارگان و در راه ماندگان دستور داده که در ادامه به نهی از تبذیر اشاره می کند و می فرماید که در این موارد باید اعتدال رعایت شود چرا که اسراف و تبذیر در همه جا نکوهیده است.  

به طور کلی مفسران در این آیه شریفه، مصادیق متعددی برای تبذیر بیان کرده اند همچون توزیع اموال در راه باطل و معصیت، صرف دارایی از روی ریا و فخر فروشی و به شکل غیر عادلانه و خارج از چارچوب معین و بدون در نظر گرفتن مصالح و به طور کلی هر نحوه ای از توزیع که با دستور خداوند مخالف بوده و به نابودی دارایی منجر شود. 

ب: حقوق خصوصی:

خداوند سبحان در آیه؛ *....فإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوالَهُمْ وَ لا تَأْکُلُوها إِسْرافاً وَ بِداراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ*  تصرف نامشروع در اموال یتیم را اسراف شمرده شده و سرپرست یتیم را امر فرموده که از مواردی چون استفاده از مال یتیم در صورت بی نیازی، استفاده از آن بیش از حد نیاز، استفاده از مال یتیم بیش از اجرت عمل نگهداری یتیم و در نهایت ممانعت از پرداخت مال یتیم به وی از ترس آنکه مانع از استمرار استفاده سرپرست از آن شود، خودداری کند.   

مصرف بیش از میزان درآمد به نحوی که در شأن او نباشد مانند خریدن وسایل تزیینی برای کسی که توان تأمین معاش خود را ندارد، اسراف است از این رو امام صادق علیه السلام کسی را که برای مصرف بیش از درآمد خود دست نیاز به سوی دیگران دراز کند، مسرف خوانده است.

بنابر این مراقب این نوع در این روزهای آخر سال و نزدیک شدن به سال جدید باشیم.

3- اسراف در انفاق:

خداوند متعال در وصف بندگان مقرب خود می فرماید: *وَ الَّذِینَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواما*  اینان کسانی هستند که در کارها و به خصوص در مسئله انفاق اعتدال را رعایت کرده و از هر گونه افراط و تفریطی به دور هستند. جالب توجه اینکه آیه شریفه اصلا انفاق کردن را مسلم می گیرد لذا سخن را روی کیفیت انقال می گیرد و می فرماید انفاقی مورد قبول است که به دور از هر گونه اسراف در بذل و بخشش و یا سخت گیری در اعطای مال به مستمندان باشد. 

بلای اسراف و تبذیر

بدون شک نعمت ها و مواهبی که خداوند در کره زمین در اختیار بندگانش قرار داده، کافی است اما به شرطی که بیهوده هدر داده نشود چراکه ممکن است اسراف در منطقه ای از زمین باعث محرومیت منطقه ی دیگری شود بنابراین خداوند متعال به شدت این عمل را تقبیح فرموده و در آیات خود شدیداً مسرفان را محکوم کرده و فرموده که اسراف نکنید چرا که خداوند مسرفان را دوست ندارد و آنان را برادران شیطان معرفی می کند و از اصحاب دوزخ می شمارد.

خداوند این عمل را یک برنامه فرعونی قلمداد کرده است و مسرفان را محروم از هدایت الهی می شمارد و سرنوشتشان را هلاکت و نابودی معرفی می کند.


فضیلت سوره یس و منزلت فاطمه زهرا(س)

یس و فاطمه(س) هر دو شفیع بهشت

در فرهنگ و منابع روایی، سوره یس از جایگاه ممتاز و والایی برخوردار است. آثار و برکاتی که برای این سوره مکی[1] ذکر شده، هر انسان شیدا و بی‌ قرار خوشبختی را با این آیات انسان ساز و الهی همراه و همسو می کند. در فضیلت سوره مبارکه یس، همین بس که در روایتی ابو بصیر از امام صادق (علیه السلام) این چنین نقل کند: «هر کس در روز پیش از آنکه شام کند، بخواند آن را، حفظ شدگان و روزى داده شدگان باشد تا شب و هر کس در شب بخواند پیش از آنکه بخوابد، خدا بر او هزار فرشته مأمور کند تا او را از هر شیطان پلید و از هر آفتى حفظ نماید، و اگر در خوابش بمیرد، خدا او را در بهشت داخل کند.»[2] در این روایت شریف بهره‌مندی از آیات سوره یس، عامل بهشتی شدن معرفی شده است. از طرفی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) از چنان قداست و منزلتی نزد خدای متعال برخوردار است که به شیعیان و محبان او نوید بهشت و خوشبختی داده شده است.

در روایتی نقل شده است که رسول خدا «صلی الله علیه و اله» فرمودند: چون روز قیامت شود، دخترم فاطمه بر ناقه‏ ای از ناقه‏ هاى بهشت به محشر رو کند .... جبرئیل مهار آن ناقه را گرفته و به بانک بلند فریاد کشد، دیده بر هم نهید تا فاطمه دختر محمد بگذرد، نیست در آن روز پیغمبر و رسول و نه صدیق و شهیدى جز آنکه همه دیده بر هم نهند تا فاطمه بگذرد و خود را برابر عرش پروردگارش جل جلاله رساند،[3] به ناگاه پاسخى از طرف خداى جل جلاله در رسد که اى حبیبم و زاده حبیبم، از من بخواه تا عطا شوى و شفاعت کن تا پذیرفته شود، به عزت و جلالم سوگند که ستم ستمگر را کیفر دهم، می گوید معبودم سیدم ذریه و شیعیان و شیعیان ذریه ‏ام و دوستانم و دوستان ذریه ‏ام را دریاب از طرف خداى جل جلاله ندا رسد کجایند ذریه فاطمه و شیعیان و دوستان او و دوستان ذرارى او و آنان در میان فرشتگان رحمت پیش آیند و فاطمه رهبر آنها گردد تا آنها را وارد بهشت کنند.[4]

عده‌ای درصدد برآمدند که خلافت را به طور آشکار غصب کنند، در این هنگام بود که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سکوت را جایز نداشتند، و به روشنگری و بصیرت افزایی جامعه پرداختند. نقل شده است امام علی(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر در خانه انصار حاضر می‌ شدند، و از آنها یاری می ‌طلبیدند، و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نیز از آنها می ‌خواست که علی(علیه السلام) را یاری کنند، آنها در جواب می ‌گفتند: ما با این مرد (ابوبکر) بیعت کرده ‌ایم اگر علی پیش از او می‌ آمد، ما با او بیعت می‌ کردیم

از قلب قرآن تا قلب پیامبراکرم(ص)

در فرهنگ روایات، سوره یس به عنوانقلب قرآن معرفی شده است: «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَلْباً وَ قَلْبُ الْقُرْآنِ یس‏[5] همانا هر چیزى داراى قلبى است و قلب قرآن سوره یس است‏.» در خصوص جایگاه و منزلت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله)نیز شاهد هستیم که ایشان به منزله ‌ی قلب پیامبر معرفی شده ‌اند و با این تعابیر منزلت ایشان بر همگان نمایان شده است: «از مجاهد روایت شده است: روزى پیامبر در حالى که دست فاطمه را در دست گرفته بود گفت: هر کس این دختر را می شناسد، که مى ‏شناسد و هر کس که نمی ‏شناسد بداند که او فاطمه دختر محمّد پیامبر خداست، و او پاره ‏ای از وجود من، قلب من و روح من است، پس هر که‏ او را آزار دهد مرا آزار داده است و هر که مرا بیازارد خدا را آزرده است.»

تجلی قلب قرآن در سیره اجتماعی فاطمه زهرا(س)

در قسمتی از معارف و آیات الهی سوره یس، زندگی و سرگذشت مجاهدانی به تصویر کشیده شده است که برای بیداری و نجات جامعه‌ ی فتنه زده و گرفتار در دام گمراهی، سکوت خود را می شکنند و به روشنگری و هدایت امت می شتابند، تا اینکه در نهایت به فیض عظمای شهادت نائل می شوند: «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدینَةِ رَجُلٌ یَسْعى‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلینَ اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ؛[یس، آیات20 و21] و مردى (با ایمان) از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پیروى کنید! از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمى‏خواهند و خود هدایت یافته‏اند!» 

با نگاهی اجمالی به تاریخ اسلام و سیره ‌ی زندگانی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در می‌ یابیم که هر چند پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) پیش از وفات خود، جایگاه و اهمیت امامت را برای پیروانش تبیین و روشن کرده بود، ولی با این حال این موضوع به واسطه اغراض دنیایی و نفسانی عده‌ ای از اصحاب به فراموشی سپرده شد، به طوری که عده‌ای درصدد برآمدند که خلافت را به طور آشکار غصب کنند، در این هنگام بود که فاطمه زهرا(سلام الله علیها) سکوت را جایز نداشتند، و به روشنگری و بصیرت افزایی جامعه پرداختند. نقل شده است امام علی(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر در خانه انصار حاضر می‌ شدند، و از آنها یاری می ‌طلبیدند، و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نیز از آنها می ‌خواست که علی(علیه السلام) را یاری کنند، آنها در جواب می ‌گفتند: ما با این مرد (ابوبکر) بیعت کرده ‌ایم اگر علی پیش از او می‌ آمد، ما با او بیعت می‌ کردیم.[6]

در واقعه غصب فدک نیز خطبه معروف ایشان در مسجد مدینه نمونه بارز دعوت مردم به حق و از جمله اسناد روشنگری فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به شمار می آید. در قسمتی از این خطبه ارزشمند حضرت می‌فرماید: «وَ نَحْنُ بَقِیَّةٌ اسْتَخْلَفَنَا عَلَیْکُمْ، وَ مَعَنَا کِتَابُ اللَّهِ، بَیِّنَةٌ بَصَائِرُه‏؛[7] ما خاندان را در میان شما به خلافت گماشت و تاویل کتاب الله را به عهده ما گذاشت، حجت‏هاى آن آشکار است.»

سخن آخر

سیره و روش زندگی اهل بیت پیامبراکرم (صلی الله علیه و اله) تنها در بُعد عبادی و ارتباط با خدای متعال خلاصه نمی شود، بلکه حضور به موقع در صحنه، روشنگری و افشای ماهیت نفاق و فتنه نیز از جمله شاخص ‌های قرآنی زندگی ایشان به حساب می آید.


بهترین هدیه برای روز مادر

امروز مصادف است با ایام ولادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها اسلام ، روز زن و مادر ... در این فرصت بر آن شده ایم که روایتی از خانم حضرت زهرا سلام الله علیها را با هم مروری داشته باشیم تا ان شاء الله بتوانیم با درک بیشتر و بهتر مقام مادران عزیز، در این روز هدیه ای ارزشمند را تقدیمشان کنیم.

فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان

نیکی به مادر

ایامی را که سپرده ایم و در آن هستیم یه جورایی با زنان جامعه در ارتباط بوده و هست؛ ایام گذشته سوگواری بانوی دو عالم خانم حضرت زهرا سلام الله علیها که نمونه ای از برترین زنان عالم را داشتیم و امروز هم در ایام  ولادت خانم که مصادف "روز زن" مصادف با ولادت خانم می باشد. 

بله .. ولادت خانم حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن و مادر ... در این فرصت بر آن شده ایم که روایتی از خانم حضرت زهرا سلام الله علیها را با هم مروری داشته باشیم.

حضرت فاطمه علیها السلام در روایت می فرمایند: إلزَم رِجلَها ؛ فَإنَّ الجَنَّةَ تَحتَ أقدامِها؛ در خدمت مادر باش ؛ زیرا بهشت زیر قدم هاى مادران است. (کنزالعمّال ، ح 45443)

بله مادر ... کسی که همه ما انسان ها به او مدیون هستیم چرا که بعد از خداوند اوست که بودنش را مدیونش هستیم.

در قرآن کریم در باب مقام والدین آیاتی مطرح می شود: وَ اعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ و خدا را بپرستید و چیزى را با او شریک مگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و درباره خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و... 36 نساء و151 انعام و 23 اسراء، بر وجوب احسان و نیکی به والدین تأکید کرده است.

(اِمّا یَبلُغَنّ عِندک الکِبَر احَدُهُما او کِلاهما فلا تَقُل لهما اُفٍ و لا تَنهَرهُما و قُل لَهُما قولاٌ کریماٌ) (اسراء، 23)

آیات قرآن که در مورد حق شناسى از والدین آمده است ‏بر دو قسم است: یک قسم حق شناسى مشترک پدر و مادر را بیان مى ‏کند و قسم دیگر، آیاتى است که مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصى بیان مى‏کند فقط براى بیان وظیفه است، نظیر:  (وعلى المولودِ له رزقُهُنَّ و کِسوَتُهُنَّ بِالمَعروف) (بقره، 233) خوراک و پوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است. 

"اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى «اوف‏» مگو و به آنها پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى."  و در جایی دیگر مى‏فرماید: ما سفارش کردیم به انسان که احسان را نسبت ‏به پدر و مادر فراموش نکند: (و وصّینا الانسانَ بِوالدیهِ احساناٌ) (احقاف، 15)

و انسان را نسبت‏ به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم. (وقَضى ربُّک الاّ تعبُدوا الا ایاهُ و بالوالدَینِ احسانا (اسراء، 23)

پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر خود احسان کنید.

در جاى دیگر احسان به پدر ومادر را در کنار عبادت حق یاد مى ‏کند: (انِ اشکُر لی و لِوالدیکَ) (لقمان، 14) شکرگزار من و پدر و مادرت باش.

نکته ی جالب این جا است که با همه این تجلیل‏ هاى مشترک، وقتى مى‏ خواهد از زحمات پدر و مادر یاد کند، از زحمت مادر سخن مى‏ گوید، نه از زحمت پدر، آنجا که مى ‏فرماید: و وصّینا الانسانَ بِوالدیه احساناٌ حَملتهُ امُّه کرهاٌ و وضَعته کرها وحَملُه و فِصالُه ثلاثون شهرا (احقاف، 15)

زحمات سى ماهه مادر را مى ‏شمار که: دوران باردارى، زایمان، و دوران شیرخوارگى براى مادر دشوار است. و همه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر مى ‏کند. قرآن کریم به هنگام یادآورى زحمات حتى اشاره‏ اى هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است. 

بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسى از والدین آمده است ‏بر دو قسم است: یک قسم حق شناسى مشترک پدر و مادر را بیان مى ‏کند و قسم دیگر، آیاتى است که مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصى بیان مى‏کند فقط براى بیان وظیفه است، نظیر: (وعلى المولودِ له رزقُهُنَّ و کِسوَتُهُنَّ بِالمَعروف) (بقره، 233) خوراک و پوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است. 

ولیکن هنگامى که سخن از تجلیل و بیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر مى ‏کند. 

چه خوب است که وقتی والدین در حیات نیستند، غیر از ایام سال که همیشه به یادشان هستیم و خیرات می کنیم، در این روز، مثلا روز مادر ببینیم چقدر می خواستیم برای مادرمان هزینه کنیم و کادو بخریم، به همان میزان پول را بدهیم به کسی که مطمئن است و برایش نماز قضا و... که از واجبات آدمی است و در قیامت انسان خیلی به آن نیاز دارد بخریم و برایشان هدیه کنیم.

پیامبران از جمله حضرت عیسی (علیه السلام) به مادر خویش احسان و نیکی خاص روا می داشت. (مریم، 23 و 34 ) از نظر خداوند، احسان به والدین، مقدم بر احسان بر هر کس دیگری حتی زن و فرزند است. (بقره، 38؛ نساء، 36 ) در این میان مادر، مستحق احسان و نیکی بیشتر در مقایسه با پدر است؛ زیرا وی مدت سی ماه رنج بارداری و شیر دادن و بیداری های شبانه روزی را تحمل کرده و سختی های آن را به جان و دل پذیرا شده.

تا از وجود پر مهر و مهربان مادرانمان بهره مند هستیم قدر بدانیم و تا می توانیم به این موجود بی مثال و بی همتا خدمت کنیم و اگر هم خدایی ناکرده از بودنشان در کنارمان محروم هستم، همیشه به یادشان باشیم و با فرستادن خیرات و اعمال نیک روحشان را شاد کنیم.

یک یادآوری

چه خوب است که وقتی والدین در حیات نیستند، غیر از ایام سال که همیشه به یادشان هستیم و خیرات می کنیم، در این روز، مثلا روز مادر ببینیم چقدر می خواستیم برای مادرمان هزینه کنیم و کادو بخریم، به همان میزان پول را بدهیم به کسی که مطمئن است و برایش نماز قضا و... که از واجبات آدمی است و در قیامت انسان خیلی به آن نیاز دارد بخریم و برایشان هدیه کنیم.

به امید آنکه با پاس داشتن مقام مادر در راه خدمت به ایشان هر چه بیشتر بکوشیم تا ان شالله در قیامت بهشتی باشیم.