سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عضوی از بدن که مجرمان از او گلایه می کنند!

یکی از امور حتمی و واقعیّات غیر قابل اجتناب که مورد اتفاق همه ادیان است، واقعه روز قیامت و امر حساب و رسیدگی به اعمال است. توجه دائمی به این امر انسان را برای مواجهه با آن آماده می کند.

سید روح الله علوی زاده/کارشناس ارشد ارتباطات - بخش قرآن تبیان

قیامت

بخشی از حساب و کتاب دادگاه قیامت مربوط می شود به شهادت شاهدان  بر علیه یا به نفع بندگان. معمولاً در دادگاه های دنیا شاهدان عینی به نفع یا ضرر شهادت می دهند، و پس از طی مراحلی، حکم دادگاه صادر می شود، بر همین منوال در روز قیامت هم شاهدانی بر اعمال انسان گواهی می دهند.
قرآن کریم درباره روز محکمه الهی را به عنوان روزی معرفی کرده است که شاهدان به پا می خیزند:
(یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ)(1) ؛ «روزی که گواهان به پا خیزند».
" اشهاد" جمع" شاهد" یا" شهید" است ، صفت «شهید (بسیار گواه)»، مبالغه در صفت «شاهد (گواه)» و برگرفته از «شهد» است که بر علم و حضور و اعلام کردن، دلالت دارد. (2)

این شهادت جالب ترین شهادت هاست، چون شهادت و اقرار اعضای بدن بر علیه صاحب آن اعضاست است، که دیگر جای هیچ شک و تردیدی برای خود مجرم و حاضران و ناظران باقی نمی ماند

از آیات و روایات استفاده می شود که گواهان بر اعمال انسان ها در روز قیامت چند گروه می باشند، که در رأس همه گواهان، خداوند متعال قرار دارد(3)  و همچنین انبیاء (4) و در رأس همه آن ها پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)(5) ، اوصیاء(6)  افرادی از امت اسلامی(7) ، زمین یا مکان انجام عمل(8) ، زمان یا گردش شب و روز(9) ، قرآن(10) ، نامه اعمال که توسط فرشتگان نوشته شده(11) ، فرشتگان ناظر بر اعمال (12) که پس از تکذیب نامه اعمال توسط شخص شهادت می دهند و درنهایت پس از تکذیب فرشتگان توسط شخص و قسم خوردن او مبنی بر دروغ گویی ملائکه، اعضاء بدن وی بر علیه او شهادت می دهند (13) که این شهادت جالب ترین شهادت هاست، چون شهادت و اقرار اعضای بدن بر علیه صاحب آن اعضاست است، که دیگر جای هیچ شک و تردیدی برای خود مجرم و حاضران و ناظران باقی نمی ماند.
قرآن کریم می فرماید که شهادت اعضا پس از زدن مُهر بر دهان کذاب مجرمین صورت می گیرد:
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ(14)
امروز (قیامت) بر دهان آنان مُهر می زنیم، دستان آنان با ما سخن گفته و پاهایشان بر آنچه انجام داده اند، گواهی می دهند.
در این باره پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
تَجیئونَ یَومَ القِیامَةِ و عَلى أفواهِکُمُ الفِدامُ، فَأوَّلُ ما یَتَکَلَّمُ مِنَ الإنسانِ فَخِذُهُ و کَفُّهُ. (15)
روز قیامت با دهان های لگام زده مى آیید و نخستین عضوى که از انسان سخن مى گوید رانِ او و کفِ دست اوست.
جالب اینکه حتی خود زبان هم بر علیه شخص مجرم به شهادت برمی خیزد:
یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (16)
 «در آن روزی که زبان ها و دست ها و پاهایشان بر ضد آنان نسبت به اعمالی که مرتکب شده اند، گواهی می دهند».

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
تَجیئونَ یَومَ القِیامَةِ و عَلى أفواهِکُمُ الفِدامُ، فَأوَّلُ ما یَتَکَلَّمُ مِنَ الإنسانِ فَخِذُهُ و کَفُّهُ.
روز قیامت با دهان های لگام زده مى آیید و نخستین عضوى که از انسان سخن مى گوید رانِ او و کفِ دست اوست

در آیه دیگر گوش و چشم و پوست بدن هم به شاهدان اضافه شده است:
حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (17)«زمانی که به آن (دوزخ) می رسند، گوش ها و چشم ها و پوستهای تنشان به اعمال آنان گواهی می دهد.»
امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند که پس از مُهر زده شدن دهان ، اعضایی که شهادت می دهند «فَلا یَکتُمونَ اللّهَ حَدیثا» هیچ سخنى را براى خدا ناگفته نگذارند. (18)
جالب اینکه مجرمان بعداً خطاب به پوست بدنشان گلایه و اعتراض می کنند:
وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا (19)
«که چرا بر علیه ما شهادت دادید!؟؟»
پوست ها جواب می دهند که:
 أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (20)
«ما را همان خدایی که هر موجودی را به سخن درآورده است، به سخن آورد و او است که شما را بار اول (در دنیا) آفرید و به سوی او بازگشته اید».
جالب این است که آن ها تنها از پوست تنشان این سؤال را مى کنند نه از سایر اعضای بدن که شهادت داده اند! ممکن است به خاطر این باشد که گواهى پوست از همه عجیب تر و شگفت انگیزتر، و از همه گسترده تر و وسیع تر است، همان پوستى که خود باید قبل از همه اعضاء طعم عذاب الهى را بچشد به چنین گواهى برمى خیزد، و این راستى حیرت آور است. (21)
و شاید هم به این خاطر است که پوست تنها به کارهایی که به واسطه آن انجام گرفته است شهادت می دهد. ولی گوش و چشم به کارهایی هم که دیگر اعضاء انجام داده اند گواهی می دهند، گویا وجه اعتراض گنه کاران به پوست هایشان این است که شما خود واسطه انجام این گناه بوده اید حال چرا علیه ما گواهی می دهید؟ (22)
در ادامه خداوند متعال می فرمایند:
وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ وَ لکِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا یَعْلَمُ کَثیراً مِمَّا تَعْمَلُونَ  (23
«و شما [هنگام ارتکاب گناه در دنیا] از اینکه مبادا گوش و چشم و پوستتان بر ضد شما گواهى دهند، پنهان نمى شدید، بلکه گمان کردید که خدا بسیارى از آنچه را که [در خلوت ] مرتکب مى شدید، نمى داند!!»
در توضیح این آیه مرحوم طهرانی در کتاب معاد شناسی می نویسند:

آنچه را که بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاک و بزرگ پوشیده نیست. به کوچک ترین کارشان آگاه و به کردارشان داناست و احاطه دارد. اعضاى بدن شما گواهان اویند و اندام هایتان سپاهیان او و ضمیرهایتان جاسوسان او و خلوت هایتان نزد او آشکار است

«شما که از این گناهان اجتناب نمی کردید و پرده رویش نمی کشیدید و خود را از این مناظر مستور نمی داشتید، نه از این جهت بود که از این عواقب وخیم و نتایج اعمال بر حذر نبودید و هراس و وحشت نداشتید، بلکه از این جهت بود که اعتنائی به خدا نداشتید و چنین می پنداشتید که خدا بر اعمال شما اطّلاع ندارد! هر گناهی که می نمودید گمان می بردید خدا جداست و عمل هم جدا، خدا بسیاری از کارهایتان را نمی فهمد؛ دیگر نمی دانستید که در نفس عمل ، خدا و علمِ خداست ، و تمام این افعالی را که انجام می دهید شبکه هایی هستند برای علم و اراده و قدرت خدا، و این صفات حقّ در آن ها ظهور و طلوع کرده و نمی توانید حقّ را از نفس این اعمال خود جدا ببینید و او را در کناری بپندارید! وقتی که خداوند متعال از همه موجودات به خود آن ها نزدیک تر است ، پس چگونه ما اطّلاع بر این اعمال شما نداریم ؟!» (24)
حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند که:
خداوند متعال وظیفه اى را که بر گوش و چشم و آلت تناسلى مقرّر فرموده را در این آیه فراهم آورده است و مقصود از پوست ها در این جا آلات تناسلى است.(25)
خداوند متعال در آیه بعد می فرماید:
وَ ذَ"لِکُمْ ظَنُّکُمْ الَّذِی ظَنَنُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْدَ"کُمْ فَأصْبَحْتُمْ مِّنَ الْخَا?سِرِینَ. (26)
و این گمانتان بود که به پروردگارتان بردید [و همان ] شما را هلاک کرد، در نتیجه از زیانکاران شدید.
کلام آخر:
حسن ختام این مقاله موعظه ای باشد از امام المتقین علی علیه السلام در مورد شهادت اعضا: إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ و تَعالى لا یَخفى عَلَیهِ ما العِبادُ مُقتَرِفونَ فی لَیلِهِم و نَهارِهِم، لَطُفَ بِه خُبرا، و أحاطَ بِه عِلما، أعضاؤکُم شُهودُهُ، و جَوارِحُکُم جُنودُهُ، و ضَمائرُکُم عُیونُهُ، و خَلَواتُکُم عِیانُهُ. (27)
آنچه را که بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاک و بزرگ پوشیده نیست. به کوچک ترین کارشان آگاه و به کردارشان داناست و احاطه دارد. اعضاى بدن شما گواهان اویند و اندام هایتان سپاهیان او و ضمیرهایتان جاسوسان او و خلوت هایتان نزد او آشکار است.

 

پی نوشت ها:

1 . غافر / 51.
2 . حکمت نامه پیامبر اعظم (ص)    ج 2    481     3/ 36
3 . آل عمران / 98، حج / 17، یونس / 46.
4 . نساء / 41، نحل/ 84 و 89، قصص/ 75، نساء / 41 و نساء / 159.
 5. حج / 78، بقره / 143، احزاب / 45 و فتح / 8.
6 . کافی، کلینی، دار صعب، بیروت، ج 1، ص 190، ح 1.
7 . بقره / 143.
8 . زلزله / 4 5 اسراء / 44 و بحارالانوار، ج 7، باب 16، روایت 15 و مجمع البیان، ج 5، ص 526.
 9. بحارالانوار، ج 7، باب 16، روایت 22.
 10. بحارالانوار: ج 7، باب 16، روایت 16.
 11. جاثیه / 29 27.
 12. ق /18 و 22 21، انفطار / 12 و 10 و نهج البلاغه، خطبه ی 85.
13 . بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 7، ص: 312، باب 16، روایت 3 و 4.
 14. یس/65.
15 . میزان الحکمه، ج 8، ص 281، حدیث: 14637.
 16. نور /24.
17 . فصلت/ 20.
18 . میزان الحکمه، ج 8، ص 282، حدیث: 14642.
19 . فصلت/ 21.
 20. فصلت/ 21.
 21. تفسیر نمونه، ج 20، ص: 251.
 22. تفسیر المیزان، ج 17، ص 378.
 23. فصلت 22.
24 . کتاب معاد شناسی/ جلد هفتم ص 201
25 . میزان الحکمه، ج 8، 282، حدیث: 14643.
26 . فصلت/23.
 27. میزان الحکمه، ج 8  ، ص  282، حدیث: 14641.