برخورد با تنبلی و علت به وجود آمدن آن

برخورد با تنبلی و ریشه یابی و درما ن آن در افراد مختلف .

tan.jpg

برخورد با تنبلی

می گویند ما نسل تنبلی هستیم. این را آدم های نسل قبل می گویند و بعدش شرح کوشش های مدامشان را هم ضمیمه حرف هایشان می کنند و «زرنگ» بودنشان را به رخمان می کشند. می گویند ما نسل تنبلی هستیم اما منظورشان دقیقا تنبلی به معنای «انجام ندادن هیچ کاری» نیست. منظورشان بیشتر این است که ما کارهایمان را عقب می اندازیم. دیر تصمیم هایمان را عملی می کنیم و به قول روان شناس ها «اهمال کار» یا «تعلل ورزیم».

البته خیلی هم بیراه نمی گویند. جمله «مشکل اصلی من این است که تنبلی می کنم» اعترافی است که ترجیع بند در دل های خودمانی ما نسل سومی ها و شما نسل چهارمی هاست.

اما واقعا اهمال کاری همیشه همین قدر منفی است؟ چه کسانی اهمال کارند؟ و چه طور می شود اهمال کار نبود؟ «زندگی ماهرانه» این شماره راست کار اهمال کارهای حرفه ای است.

«گرایش فرد برای به تاخیر انداختن آغاز یا انجام کارهای مهم تا سرحد رنج و زحمت و ناراحتی». این تعریف آکادمیک و قلمبه سلمبه روان شناس ها از اهمال کاری است. با این حساب خیلی از ما لااقل در دوره ای کوتاه از زندگی مان اهمال کاری را تعریف کرده ایم اما بعضی ها هستند که اهمال کاری جزیی از شخصیتشان است. یعنی همان اول بسم الله باید اهمال کارهای گاه به گاهی را از اهمال کارهای بالفطره جدا کرد. تازه این اول ماجراست. اهمال کاری طبقه بندی های دیگری هم دارد.

 برخورد با تنبلی  و علت یابی آن

اهمال کاری خوب، اهمال کاری بد

کلا روان شناس ها حالشان خوب است! اول می آیند ویژگی های منفی آدمیزاد را درمی آورند و ردیف می کنند و هشدار می دهند، بعدش می گویند البته این ویژگی های منفی همیشه هم بد نیستند!

اهمال کاری هم همین طور است. حالا بگذریم از اینکه خود روان شناس های اهمال کاری کرده اند و مطالعه این درد همیشگی بشر را تا همین 20 سال پیش عقب انداخته اند. تازه حالا بعد از چند سال به این نتیجه رسیده اند که ما اهمال کاری خوب هم داریم.

قضیه اینجاست که ما دو جور اهمال کار داریم. نوع منفی اش، آنهایی هستند که بهشان می گویند «اهمال کار منفعل». همین طور که از اسم این اساتید برمی آید، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن کارها کاملا تسلیمند و اساسا (اسمایلی بهنام تشکر در ساختمان پزشکان) توانایی تصمیم گرفتنشان مشکل دارد.

برعکس «اهمال کارهای فعال» هستند. این آدم ها عمدا و آگاهانه کارهایشان را عقب می اندازند! آنها خودشان می دانند که اگر کارهایشان را عقب بیندازند هم می توانند در دقیقه 90 انجامش دهند و هم آن را بهتر انجام می دهند و هم دست آخر از نتیجه کارشان راضی ترند. پس اگر اهمال کاری مثبت دارید اصلا احساس گناه کنید و اهمال کار بمانید و خوش باشید!

برخورد با تنبلی  و علت یابی آن


اهمال کاری از کجا می آید؟

خب! حالا دوباره برگردیم سر اهمال کاری منفی. به نظرتان چرا آدم ها اهمال کاری می کنند. خیلی ها – مخصوصا  آنها که یک اهمال کار روی اعصاب دور و برشان دارند – جوابشان بیشتر به فحش شبیه است و اهمال کارها را با انواع و اقسام برچسب های روانی مثل «بی مسوولیتی» و «بی وجدانی» و ویژگی های غیرقابل چاپ دیگر همراه می کنند. اما راستش را بخواهید باید وارد دنیای اهمال کارها بشوید تا بدانید پشت این «پشت هم اندازی» همیشگی علت های نادیده دیگری هم هست.

1- از شکست می ترسند

عمرا به ذهنتان برسد که اهمال کارها برای موفقیت خودشان پشیزی ارزش قائل شوند. اما باید خدمتتان عرض شود که دقیقا برعکس. بعضی از اهمال کارها چنان موفقیت برایشان مهم است که بزرگترین دغدغه شان این است که «نکند موفق نشوم»، «نکند فلان کارم را خوب انجام ندهم». برای همین کلا به استقبال کار نمی روند و از ترس شکست، کاری که احتمال شکست هم در آن وجود دارد (یعنی همه کارها) را عقب می اندازند. کلا پیچیده اند این اهمال کارها.

2- معیارهایشان برای کار خوب زیادی بالاست

شما یادتان نمی آید. یک زمانی ما توی همین صفحه یک مطلب داشتیم با تیتر «کمالگراها به بهشت نمی روند». همان جا هم پته آدم هایی که توی ذهنشان فقط نمره 20 و رتبه 1 و مدال طلای موفقیت و بقیه حتی نمره 19 و رتبه 2 و مدال نقره یک شکست تمام عیار به حساب می آید را ریختیم روی آب.

این آدم ها که بهشان می گویند کمالگرا، مستعد اهمال کاری هم هستند. آنها خیلی معیارهای بالایی برای موفقیت دارند و اگر احتمال دهند که به آن معیارها نرسند، انگیزه شان می آید پایین یا کلا بی خیال می شوند یا فوقش کارشان را عقب می اندازند.

 برخورد با تنبلی  و علت یابی آن

3- خودشان را دست کم می گیرند

آدم های اهمال کار خودشان و کارهایشان را دست کم می گیرند. وقتی تو کارهای کوچکت را دست کم بگیری، خب معلوم است که زمان انجام دادنش هم خیلی برایت اهمیت ندارد. بالاخره زندگی روزمره از همین کارهای کوچک و جزیی تشکیل شده و اگر همین ها را هم به حساب نیاورید، فقط خستگی آخر روز توی تنتان می ماند و اهمال کاری مزمن توی روانتان.

4- نمی توانند نه بگویند

خب پسر خوب! دختر خوب! یه نه ناقابل بگو و نه خودت را توی دردسر بینداز و نه دیگران را از انتظار ذله کن. بعضی از اهمال کارها کلا مهارت نه گفتن ندارند. به همه می گویند بله و سر خودشان را شلوغ می کنند و زمانشان را نمی توانند مدیریت کنند و هی کار همه با هم عقب می افتد.

تازه این بخش آگاهانه ماجراست، در ناخودآگاهتان شما دارید از کسانی که این قدر کار ریخته اند روی سرتان انتقام می گیرید و عمدا کارهایشان را عقب تر هم می اندازید. گفتم که اهمال کارها آدم های پیچیده ای هستند. گفتم یا نگفتم؟


اهمال کارها منطق ندارند

اهمال کارها برای اهمال کاری خودشان، دلیل هایی دارند. دلیل هایی که می توان آنها را «باورهای غیرمنطقی اهمال کارانه» نامید. افراد اهمال کار اول باید این باورهای غیرمنطقی را بشناسند تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند. جالب اینجاست که اهمال کارها فکر می کنند افراد موفق هم همین باورها را دارند، درصورتی که افراد موفق هیچ کدام از این باورها را ندارند.

این باورها و وجه غیرمنطقی شان را اینجا ردیف کرده ایم.

1- به تاخیرانداختن کارها باعث عملکرد دقیق و حفظ اعتماد به نفس می شود.

چالش: همیشه هم این طور نیست. بعضی وقت ها به تعویق انداختن کارها موجب انجام نشدنشان می شود یا باعث می شود به خاطر استرس زمان پایان کار غیردقیق تر انجام شود.

2- تاخیر، باعث می شود فشار روانی از بین برود و شخص می تواند آزادانه و آسان کارش را انجام دهد.

چالش: تاخیر گاهی خودش باعث فشار روانی است.

3- این کاری است که سال ها آن را انجام داده ام و تقریبا از آن خسته شده ام، پس دیگر میلی به انجام آن ندارم.

چالش: مشکل با کار تکراری را باید خود کار حل کرد، نه با به تعویق انداختنش.

4- تاخیر و انجام دادن کار در آخرین لحظات باعث صرفه جویی در وقتم خواهد شد.

چالش: گاهی تبعات انجام کار در دقیقه نود خودش وقت گیر است. در ضمن کار تمام نشده خودش درگیری های ذهنی ایجاد می کند که به صورت پنهان وقت آدم را می گیرد.

5- امروز کاری بهتر و لذت بخش تر پیش رو دارم که با از دست دادن آن معلوم نیست فردا چنین  وضعیتی داشته باشم، پس همان بهتر که کار امروز را به فردا بیندازم.

چالش: این را لذت گراها خیلی باور دارند. اما واقعیت این است که همیشه کارهای لذت بخش و غیرلذت بخش محتملی در هر روز وجود دارند. اگر ما کلا کارهای لذت بخش را ترجیح دهیم، همیشه بهانه ای برای به تعویق انداختن کارهای غیرلذت بخش وجود دارد. ضمنا می شود دنبال راه هایی برای لذت بخش تر کردن همان کارهای ناخوشایند هم بود.


چه وقت هایی باید اهمال کار باشیم؟

اهمال کاری همیشه هم بد نیست. خیلی وقت ها واقعا لازم است که ما تصمیم گیری هایمان را عقب بیندازیم تا بتوانیم تصمیم بهتر و عاقلانه تری بگیریم. درست است که این موارد از بدیهیات است اما باور کنید بعضی ها همین بدیهیات را رعایت نمی کند. این چهار موقعیت که در آن لازم است اهمال کار باشیم را عجول ها دقیق تر بخوانند.

1- وقتی وقتش نیست

وقتی که هیچ فشار زمانی خاصی وجود نداشته باشد، لازم نیست که فورا تصمیم بگیرید. مثلا وقتی که شما تازه 15 سالتان است، تصمیم برای ازدواج اصلا ضروری نیست.

2- وقتی اطلاعات کافی نیست

وقتی که هنوز اطلاعات کافی نیست و تصمیم گرفتن فوری اصلا عاقلانه نیست. مثلا وقتی که می خواهید انتخاب رشته کنید اما هنوز نمی دانید در رشته های مختلف دانشگاه چه خبر است. البته یادتان باشد که چیزی به نام «اطلاعات کامل» افسانه ای بیش نیست و این جور وقت ها هم نباید آن قدر وسواس به خرج دهید و اطلاعات اضافی انبار کنید.

3- وقتی که موضوع خیلی پیچیده است

بعضی وقت ها تصمیم آن قدر پیچیده، چندبعدی و سرنوشت ساز است که واقعا بهتر است برای تصمیم گرفتن وقت بگذارید و همه جوانب را بسنجید. تصمیم به ازدواج، طلاق و بچه دارشدن در سطح اول و تصمیم به تغییر رشته، تغییر شغل، تغییر محل کار یا زندگی در سطح دوم این تصمیم ها هستند.

4- وقتی که اولویت های دوفوریتی دیگری هم هستند

بعضی وقت ها ما یک تصمیم معمولی باید بگیریم اما ناگهان اتفاقی می افتد که تصمیم گرفتن درمورد آن اولویت بیشتری دارد. مثلا وقتی که یکی از اعضای خانواده تصادف کرده است، تصمیم گیری درباره خریدن لپ تاپ را باید عقب انداخت.

حتما می گویید اینکه معلوم است! نه جانم معلوم نیست! خیلی ها به همین راحتی این اولویت ها را تشخیص نمی دهند یا آن قدر خود خواهند که خودشان نمی خواهند تشخیص دهند.


با اهمال کاری چه کار کنیم؟

کار امروز را به فردا نینداز!

به گمانم اگر مطلب را تا حالا درست گرفته باشید، اصلا نیازی به این بخش پیشنهادها نیست. اما به هر حال تنبلی است و هزار درد بی درمان. این چندتا راهکار برای غلبه بر اهمال کار درونتان پیشنهاد می شود.

1- اهمال کاریتان را بشناسید!

بدانید چه نوع اهمال کاری هستید. فعال یا منفعل؟ همیشگی یا موقت؟ اگر یک اهمال کار همیشگی منفعل هستید، لازم است که بروید مرحله بعد وگرنه با اهمال کاری خوبتان حال کنید.

2- خوبی و بدی اهمال کاریتان را ردیف کنید

کدام کارهاست که آنها را به تاخیر می اندازید؟ این کارها را یکی یکی یادداشت کنید، بعد جلویش یک جدول خوبی ها و بدی ها بکشید و ببینید هرکدام از این کارها چه قدر سود د ارد و چه قدر زیان. این جوری میزان ضرری که کرده اید درست تر تخمین زده می شود.

4- برنامه بریزید

حالا که به عمق ورشکستگی خود پی بردید، می توانید بنشینید مثل بچه آدم برای «برون رفت از بحران» (اسمایلی کارشناس های بخش خبری تلویزیون خودمان). برنامه بریزید. برای برنامه ریزی هم کارهای عقب مانده تان را به قول علما «الاهم و فی الاهم» کنید، یعنی اولویت ها را معلوم کنید، بعد برای انجامشان برنامه بریزید.

5- هدف ها را لقمه لقمه کنید

خیلی وقت ها چون که فقط رسیدن به هدف های درشت درشت به ما حال می دهد، کلا با زندگی روزمره حال نمی کنیم. هر روز که آدم به یک هدف بزرگ نمی رسد. برای همین هم کارهای کوچک راهی عقب می اندازیم. به جای هدف های بزرگ، هدف های کوچکتر و کوتاه مدت تر را انتخاب کنید؛ مثلا برای هدف کلی و وسیعی مثل ادامه تحصیل باید هدفتان را آن قدر خرد کنید تا به هدف های کوچکی مثل «پرسیدن درباره منابع از فلان افراد» و «خریدن منابع از فلان کتابفروشی در فلان بازه زمانی» برسید.

6- به خودتان جایزه بدهید

هرکدام از کارهای کوچک یا بزرگی که تا به حال عقب افتاده بودند را که انجام دادید خودتان را تشویق کنید تا ادامه راه برایتان خوشایند باشد.


برخورد با تنبلی و علت به وجود آمدن آن

برخورد با تنبلی و ریشه یابی و درما ن آن در افراد مختلف .

tan.jpg

برخورد با تنبلی

می گویند ما نسل تنبلی هستیم. این را آدم های نسل قبل می گویند و بعدش شرح کوشش های مدامشان را هم ضمیمه حرف هایشان می کنند و «زرنگ» بودنشان را به رخمان می کشند. می گویند ما نسل تنبلی هستیم اما منظورشان دقیقا تنبلی به معنای «انجام ندادن هیچ کاری» نیست. منظورشان بیشتر این است که ما کارهایمان را عقب می اندازیم. دیر تصمیم هایمان را عملی می کنیم و به قول روان شناس ها «اهمال کار» یا «تعلل ورزیم».

البته خیلی هم بیراه نمی گویند. جمله «مشکل اصلی من این است که تنبلی می کنم» اعترافی است که ترجیع بند در دل های خودمانی ما نسل سومی ها و شما نسل چهارمی هاست.

اما واقعا اهمال کاری همیشه همین قدر منفی است؟ چه کسانی اهمال کارند؟ و چه طور می شود اهمال کار نبود؟ «زندگی ماهرانه» این شماره راست کار اهمال کارهای حرفه ای است.

«گرایش فرد برای به تاخیر انداختن آغاز یا انجام کارهای مهم تا سرحد رنج و زحمت و ناراحتی». این تعریف آکادمیک و قلمبه سلمبه روان شناس ها از اهمال کاری است. با این حساب خیلی از ما لااقل در دوره ای کوتاه از زندگی مان اهمال کاری را تعریف کرده ایم اما بعضی ها هستند که اهمال کاری جزیی از شخصیتشان است. یعنی همان اول بسم الله باید اهمال کارهای گاه به گاهی را از اهمال کارهای بالفطره جدا کرد. تازه این اول ماجراست. اهمال کاری طبقه بندی های دیگری هم دارد.

 برخورد با تنبلی  و علت یابی آن

اهمال کاری خوب، اهمال کاری بد

کلا روان شناس ها حالشان خوب است! اول می آیند ویژگی های منفی آدمیزاد را درمی آورند و ردیف می کنند و هشدار می دهند، بعدش می گویند البته این ویژگی های منفی همیشه هم بد نیستند!

اهمال کاری هم همین طور است. حالا بگذریم از اینکه خود روان شناس های اهمال کاری کرده اند و مطالعه این درد همیشگی بشر را تا همین 20 سال پیش عقب انداخته اند. تازه حالا بعد از چند سال به این نتیجه رسیده اند که ما اهمال کاری خوب هم داریم.

قضیه اینجاست که ما دو جور اهمال کار داریم. نوع منفی اش، آنهایی هستند که بهشان می گویند «اهمال کار منفعل». همین طور که از اسم این اساتید برمی آید، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن کارها کاملا تسلیمند و اساسا (اسمایلی بهنام تشکر در ساختمان پزشکان) توانایی تصمیم گرفتنشان مشکل دارد.

برعکس «اهمال کارهای فعال» هستند. این آدم ها عمدا و آگاهانه کارهایشان را عقب می اندازند! آنها خودشان می دانند که اگر کارهایشان را عقب بیندازند هم می توانند در دقیقه 90 انجامش دهند و هم آن را بهتر انجام می دهند و هم دست آخر از نتیجه کارشان راضی ترند. پس اگر اهمال کاری مثبت دارید اصلا احساس گناه کنید و اهمال کار بمانید و خوش باشید!

برخورد با تنبلی  و علت یابی آن


اهمال کاری از کجا می آید؟

خب! حالا دوباره برگردیم سر اهمال کاری منفی. به نظرتان چرا آدم ها اهمال کاری می کنند. خیلی ها – مخصوصا  آنها که یک اهمال کار روی اعصاب دور و برشان دارند – جوابشان بیشتر به فحش شبیه است و اهمال کارها را با انواع و اقسام برچسب های روانی مثل «بی مسوولیتی» و «بی وجدانی» و ویژگی های غیرقابل چاپ دیگر همراه می کنند. اما راستش را بخواهید باید وارد دنیای اهمال کارها بشوید تا بدانید پشت این «پشت هم اندازی» همیشگی علت های نادیده دیگری هم هست.

1- از شکست می ترسند

عمرا به ذهنتان برسد که اهمال کارها برای موفقیت خودشان پشیزی ارزش قائل شوند. اما باید خدمتتان عرض شود که دقیقا برعکس. بعضی از اهمال کارها چنان موفقیت برایشان مهم است که بزرگترین دغدغه شان این است که «نکند موفق نشوم»، «نکند فلان کارم را خوب انجام ندهم». برای همین کلا به استقبال کار نمی روند و از ترس شکست، کاری که احتمال شکست هم در آن وجود دارد (یعنی همه کارها) را عقب می اندازند. کلا پیچیده اند این اهمال کارها.

2- معیارهایشان برای کار خوب زیادی بالاست

شما یادتان نمی آید. یک زمانی ما توی همین صفحه یک مطلب داشتیم با تیتر «کمالگراها به بهشت نمی روند». همان جا هم پته آدم هایی که توی ذهنشان فقط نمره 20 و رتبه 1 و مدال طلای موفقیت و بقیه حتی نمره 19 و رتبه 2 و مدال نقره یک شکست تمام عیار به حساب می آید را ریختیم روی آب.

این آدم ها که بهشان می گویند کمالگرا، مستعد اهمال کاری هم هستند. آنها خیلی معیارهای بالایی برای موفقیت دارند و اگر احتمال دهند که به آن معیارها نرسند، انگیزه شان می آید پایین یا کلا بی خیال می شوند یا فوقش کارشان را عقب می اندازند.

 برخورد با تنبلی  و علت یابی آن

3- خودشان را دست کم می گیرند

آدم های اهمال کار خودشان و کارهایشان را دست کم می گیرند. وقتی تو کارهای کوچکت را دست کم بگیری، خب معلوم است که زمان انجام دادنش هم خیلی برایت اهمیت ندارد. بالاخره زندگی روزمره از همین کارهای کوچک و جزیی تشکیل شده و اگر همین ها را هم به حساب نیاورید، فقط خستگی آخر روز توی تنتان می ماند و اهمال کاری مزمن توی روانتان.

4- نمی توانند نه بگویند

خب پسر خوب! دختر خوب! یه نه ناقابل بگو و نه خودت را توی دردسر بینداز و نه دیگران را از انتظار ذله کن. بعضی از اهمال کارها کلا مهارت نه گفتن ندارند. به همه می گویند بله و سر خودشان را شلوغ می کنند و زمانشان را نمی توانند مدیریت کنند و هی کار همه با هم عقب می افتد.

تازه این بخش آگاهانه ماجراست، در ناخودآگاهتان شما دارید از کسانی که این قدر کار ریخته اند روی سرتان انتقام می گیرید و عمدا کارهایشان را عقب تر هم می اندازید. گفتم که اهمال کارها آدم های پیچیده ای هستند. گفتم یا نگفتم؟


اهمال کارها منطق ندارند

اهمال کارها برای اهمال کاری خودشان، دلیل هایی دارند. دلیل هایی که می توان آنها را «باورهای غیرمنطقی اهمال کارانه» نامید. افراد اهمال کار اول باید این باورهای غیرمنطقی را بشناسند تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند. جالب اینجاست که اهمال کارها فکر می کنند افراد موفق هم همین باورها را دارند، درصورتی که افراد موفق هیچ کدام از این باورها را ندارند.

این باورها و وجه غیرمنطقی شان را اینجا ردیف کرده ایم.

1- به تاخیرانداختن کارها باعث عملکرد دقیق و حفظ اعتماد به نفس می شود.

چالش: همیشه هم این طور نیست. بعضی وقت ها به تعویق انداختن کارها موجب انجام نشدنشان می شود یا باعث می شود به خاطر استرس زمان پایان کار غیردقیق تر انجام شود.

2- تاخیر، باعث می شود فشار روانی از بین برود و شخص می تواند آزادانه و آسان کارش را انجام دهد.

چالش: تاخیر گاهی خودش باعث فشار روانی است.

3- این کاری است که سال ها آن را انجام داده ام و تقریبا از آن خسته شده ام، پس دیگر میلی به انجام آن ندارم.

چالش: مشکل با کار تکراری را باید خود کار حل کرد، نه با به تعویق انداختنش.

4- تاخیر و انجام دادن کار در آخرین لحظات باعث صرفه جویی در وقتم خواهد شد.

چالش: گاهی تبعات انجام کار در دقیقه نود خودش وقت گیر است. در ضمن کار تمام نشده خودش درگیری های ذهنی ایجاد می کند که به صورت پنهان وقت آدم را می گیرد.

5- امروز کاری بهتر و لذت بخش تر پیش رو دارم که با از دست دادن آن معلوم نیست فردا چنین  وضعیتی داشته باشم، پس همان بهتر که کار امروز را به فردا بیندازم.

چالش: این را لذت گراها خیلی باور دارند. اما واقعیت این است که همیشه کارهای لذت بخش و غیرلذت بخش محتملی در هر روز وجود دارند. اگر ما کلا کارهای لذت بخش را ترجیح دهیم، همیشه بهانه ای برای به تعویق انداختن کارهای غیرلذت بخش وجود دارد. ضمنا می شود دنبال راه هایی برای لذت بخش تر کردن همان کارهای ناخوشایند هم بود.


چه وقت هایی باید اهمال کار باشیم؟

اهمال کاری همیشه هم بد نیست. خیلی وقت ها واقعا لازم است که ما تصمیم گیری هایمان را عقب بیندازیم تا بتوانیم تصمیم بهتر و عاقلانه تری بگیریم. درست است که این موارد از بدیهیات است اما باور کنید بعضی ها همین بدیهیات را رعایت نمی کند. این چهار موقعیت که در آن لازم است اهمال کار باشیم را عجول ها دقیق تر بخوانند.

1- وقتی وقتش نیست

وقتی که هیچ فشار زمانی خاصی وجود نداشته باشد، لازم نیست که فورا تصمیم بگیرید. مثلا وقتی که شما تازه 15 سالتان است، تصمیم برای ازدواج اصلا ضروری نیست.

2- وقتی اطلاعات کافی نیست

وقتی که هنوز اطلاعات کافی نیست و تصمیم گرفتن فوری اصلا عاقلانه نیست. مثلا وقتی که می خواهید انتخاب رشته کنید اما هنوز نمی دانید در رشته های مختلف دانشگاه چه خبر است. البته یادتان باشد که چیزی به نام «اطلاعات کامل» افسانه ای بیش نیست و این جور وقت ها هم نباید آن قدر وسواس به خرج دهید و اطلاعات اضافی انبار کنید.

3- وقتی که موضوع خیلی پیچیده است

بعضی وقت ها تصمیم آن قدر پیچیده، چندبعدی و سرنوشت ساز است که واقعا بهتر است برای تصمیم گرفتن وقت بگذارید و همه جوانب را بسنجید. تصمیم به ازدواج، طلاق و بچه دارشدن در سطح اول و تصمیم به تغییر رشته، تغییر شغل، تغییر محل کار یا زندگی در سطح دوم این تصمیم ها هستند.

4- وقتی که اولویت های دوفوریتی دیگری هم هستند

بعضی وقت ها ما یک تصمیم معمولی باید بگیریم اما ناگهان اتفاقی می افتد که تصمیم گرفتن درمورد آن اولویت بیشتری دارد. مثلا وقتی که یکی از اعضای خانواده تصادف کرده است، تصمیم گیری درباره خریدن لپ تاپ را باید عقب انداخت.

حتما می گویید اینکه معلوم است! نه جانم معلوم نیست! خیلی ها به همین راحتی این اولویت ها را تشخیص نمی دهند یا آن قدر خود خواهند که خودشان نمی خواهند تشخیص دهند.


با اهمال کاری چه کار کنیم؟

کار امروز را به فردا نینداز!

به گمانم اگر مطلب را تا حالا درست گرفته باشید، اصلا نیازی به این بخش پیشنهادها نیست. اما به هر حال تنبلی است و هزار درد بی درمان. این چندتا راهکار برای غلبه بر اهمال کار درونتان پیشنهاد می شود.

1- اهمال کاریتان را بشناسید!

بدانید چه نوع اهمال کاری هستید. فعال یا منفعل؟ همیشگی یا موقت؟ اگر یک اهمال کار همیشگی منفعل هستید، لازم است که بروید مرحله بعد وگرنه با اهمال کاری خوبتان حال کنید.

2- خوبی و بدی اهمال کاریتان را ردیف کنید

کدام کارهاست که آنها را به تاخیر می اندازید؟ این کارها را یکی یکی یادداشت کنید، بعد جلویش یک جدول خوبی ها و بدی ها بکشید و ببینید هرکدام از این کارها چه قدر سود د ارد و چه قدر زیان. این جوری میزان ضرری که کرده اید درست تر تخمین زده می شود.

4- برنامه بریزید

حالا که به عمق ورشکستگی خود پی بردید، می توانید بنشینید مثل بچه آدم برای «برون رفت از بحران» (اسمایلی کارشناس های بخش خبری تلویزیون خودمان). برنامه بریزید. برای برنامه ریزی هم کارهای عقب مانده تان را به قول علما «الاهم و فی الاهم» کنید، یعنی اولویت ها را معلوم کنید، بعد برای انجامشان برنامه بریزید.

5- هدف ها را لقمه لقمه کنید

خیلی وقت ها چون که فقط رسیدن به هدف های درشت درشت به ما حال می دهد، کلا با زندگی روزمره حال نمی کنیم. هر روز که آدم به یک هدف بزرگ نمی رسد. برای همین هم کارهای کوچک راهی عقب می اندازیم. به جای هدف های بزرگ، هدف های کوچکتر و کوتاه مدت تر را انتخاب کنید؛ مثلا برای هدف کلی و وسیعی مثل ادامه تحصیل باید هدفتان را آن قدر خرد کنید تا به هدف های کوچکی مثل «پرسیدن درباره منابع از فلان افراد» و «خریدن منابع از فلان کتابفروشی در فلان بازه زمانی» برسید.

6- به خودتان جایزه بدهید

هرکدام از کارهای کوچک یا بزرگی که تا به حال عقب افتاده بودند را که انجام دادید خودتان را تشویق کنید تا ادامه راه برایتان خوشایند باشد.


نوروزی سالم تر با رعایت این نکات

نوروزی سالم‌تر با این راهنمایی ها امکان پذیر می شود.

نوروزی سالم ‌تر با رعایت این نکات

نوروزی سالم تر

تعطیلات نوروز در پیش است و بازار مهمانی و سفر از چند روز دیگر حسابی داغ می‌شود.این تغییر و تحول در عادت‌های روزمره اگرچه باعث تغییر حال و هوایتان می‌شود اما ممکن است روی روال ثابت زندگیتان هم تأثیر بگذارد و خواب و خوراکتان را تغییر دهد؛ تغییری که ممکن است در پی آن سلامتی‌تان به خطر بیفتد و سرو‌کله بیماری‌های مختلف پیدا شود.

اگر می‌خواهید نوروزی سالم‌تر داشته باشید و در تعطیلات پیش‌رو گرفتار دکتر و دوا نشوید، این راهنمای سلامت را بخوانید.

نوروزی سالم ‌تر با رعایت این نکات

خوب بخورید اما متناسب

هر قدر هم که اهل نظم و مقررات باشید باز در نوروز برنامه خواب و خوراکتان تغییر اساسی می‌کند. بیشتر از آنچه قبلا می‌خورده‌اید می‌خورید و نامنظم‌تر فعالیت می‌کنید و می‌خوابید. اما نخستین اصل برای سالم ماندن این است که نگذارید تعطیلات یا سفرهای نوروزی برنامه خواب و خوراک شما را به هم بزند. زیاد خوابیدن گاهی باعث حذف وعده صبحانه می‌شود. از سوی دیگر گاهی به‌خاطر مهمانی‌های پی‌در‌پی، وعده‌های غذایی بیشتری می‌خورید یا شامتان را دیرتر صرف می‌کنید. این کار باعث به هم خوردن میزان کالری دریافتی و متابولیسم بدنتان می‌شود که نخستین نتیجه آن بالا رفتن وزن و از فرم درآمدن بدنتان است. در نوروز شما بسیاری از غذاها یا خوراکی‌هایی را که همیشه نمی‌خورید، مصرف می‌کنید؛ مثل شیرینی، شکلات، آجیل، گز و... حتی ممکن است چند وعده پشت هم مجبور به خوردن غذاهای چرب یا برنج شوید؛ بنابراین تنظیم میزان کالری ورودی به بدنتان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

توصیه می‌کنیم در مهمانی‌ها، به جای خوردن غذاهای پرکالری بیشتر با ماست و سالاد خودتان را مشغول کنید تا حجم غذایتان از آنچه در حالت عادی می‌خورید بیشتر نشود. همچنین به جای آجیل و شیرینی و شکلات، بیشتر با میوه‌های کم‌کالری مثل خیار و سیب، خودتان را سرگرم کنید. اگر در یک مهمانی آجیل می‌خورید، در مهمانی بعدی دیگر آجیل میل نکنید و میوه بخورید. اگر در یک مهمانی شیرینی می‌خورید، در مهمانی بعدی چای بخورید؛ به این ترتیب در خوردن مواد پرکالری زیاده‌روی نمی‌کنید. در واقع از یکی به نفع دیگری چشم‌پوشی کنید.

همه اجزای آجیل دارای ارزش غذایی بالایی است؛ یعنی نه‌تنها سرشار از ویتامین و مواد معدنی است بلکه کالری بالایی هم دارد. بنابراین به صرف مفید بودن آجیل‌ها، در خوردن آنها زیاده‌روی نکنید. به‌طور کلی برای جلوگیری از چاق‌شدن، خوردن یک مشت آجیل در روز کفایت می‌کند. یک کاسه کوچک آجیل، 600کالری دارد؛ یعنی درست به اندازه یک وعده غذایی کامل و حجیم همراه با نوشابه و مخلفات! پس همینطور که در مهمانی مشغول گپ زدن هستید مراقب آنچه می‌خورید هم باشید و یک مشت آجیلی را که مجاز به خوردن آن هستید، بین مهمانی‌های مختلف تقسیم کنید. از سوی دیگر حتما می‌دانید که آجیل دیر هضم است و زیاد خوردن آن یا روی هم خوردن حجم زیادی از آجیل و شیرینی‌جات و میوه‌ها باعث دل درد و سوء‌هاضمه می‌شود؛ بنابراین برای حفظ سلامتی‌تان مراقب آنچه می‌خورید باشید.

بد نیست بدانید که کم کالری‌ترین بخش آجیل بادام است و پرکالری‌ترین آن، فندق. تخمه هم کالری بسیار بالایی دارد اما نکته مثبت تمام مغزها این است که همگی چربی مفیدی دارند که برای قلب و عروق مضر نیستند و سرشار از امگا3 و امگا6 هستند. مغزها همچنین حاوی مقادیر مناسبی پروتئین هستند و منبع خوبی از منیزیم، آهن، زینک و ویتامین‌های گروه ب به‌حساب می‌آیند.

پوست‌تان را دریابید

زیاده‌روی در خوراکی‌های شیرین و چرب یا موادی که طبع گرم دارند و از قضا در مهمانی‌های نوروزی هم زیاد سرو می‌شوند، باعث خراب‌شدن پوست و ایجاد لک و جوش می‌شود. بدخوابی، کم‌خوابی و بیدار بودن تا دیر وقت هم نخستین تأثیر خود را روی پوست نشان می‌دهد و باعث می‌شود چهره‌ای کدرتر و خسته‌تر داشته باشید و حتی پوست‌تان خشک و مستعد چروک شود.

از سوی دیگر در تعطیلات نوروز تحرک جسمی به حد زیادی کاهش می‌یابد. خودتان را مجبور کنید که هر روز زمانی برای ورزش یا پیاده‌روی درنظر بگیرید. حتی شده چنددقیقه‌ای در خانه ورزش کنید تا هم تناسب اندامتان حفظ شود، هم پوست‌تان خوب بماند و هم بدنتان دچار رخوت و خشکی عضله و مفاصل نشود. کمبود تحرک می‌تواند باعث بالا رفتن چربی یا فشارخون شده و عوارض قلبی - عروقی در پی داشته باشد.

باید و نبایدهایی برای مسافران

هیچ فرصتی در سال به اندازه نوروز برای سفر مناسب نیست اما سفر برای برخی افراد چندان توصیه نمی‌شود. زنان بارداری که در 3ماهه اول یا سوم بارداری هستند بهتر است قید سفر را بزنند چون این 2دوره، بحرانی‌ترین دوره‌های بارداری هستند و نیاز است که به پزشک دسترسی سریع داشته باشند.

اگر فرزند کوچک یا نوزاد دارید هم تا حد ممکن از تغییر آب و هوایی جدی یا سفرهای طولانی پرهیز کنید. برای کسانی که به‌تازگی جراحی‌های سنگین انجام داده‌اند یا تحت درمان بیماری‌های عفونی بوده‌اند هم سفر در نوروز توصیه نمی‌شود.

نوروزی سالم ‌تر با رعایت این نکات

اما اگر جزو هیچ کدام از این دسته‌ها نیستید و قرار است راهی سفر نوروزی شوید، یادتان باشد که

در سفرها مراقب غذایی که می‌خورید باشید و از رستوران‌های غیرمعتبر غذا تهیه نکنید. بهترین کار این است که در سفر، غذای خانگی بخورید و از میوه‌هایی که همراه خود برده‌اید استفاده کنید.
مرتب دستانتان را بشویید یا ضدعفونی کنید چون ممکن است میکروب‌هایی که بدن بومیان منطقه به آنها عادت کرده شما را به‌شدت بیمار کنند.
برای جلوگیری از ابتلا به بیماری‌های عفونی یا آب به آب شدن، از آب آشامیدنی استاندارد و مطمئن (ترجیحا آب معدنی) استفاده کنید.
به هیچ وجه به سبزیجات و سالاد تهیه شده بدون مهر استاندارد اعتماد نکنید چون ممکن است باعث ابتلا به بیماری‌های عفونی شوند.
از لبنیات محلی غیرمطمئن استفاده نکنید و ترجیحا فقط لبنیات پاستوریزه بخورید.
اگر در سفر کباب درست می‌کنید دقت کنید که گوشت، تازه باشد و به خوبی بپزد. گوشت نیم‌پز یکی از مهم‌ترین عوامل بیماری است.
اگر به بیماری زمینه‌ای مثل دیابت، بیماری‌های قلبی-عروقی و فشار خون بالا مبتلا هستید حتما داروهایتان را در سفر همراه خود ببرید.


ظروف سفالی چه تاثیراتی در سلامتی انسان دارند؟

ظروف سفالی علاوه بر زیبایی برای سلامت هم مفید است.

ظروف سفالی چه تاثیراتی در سلامتی انسان دارند

ظروف سفالی

به گفته برخی از کارشناسان بهتر است استفاده از ظروف پلاستیکی و فلزی را کاهش دهید و به استفاده از ظروف سفالی روی بیاورید.
اما این ظروفی که از گل و خاک درست می‌شود، چه خاصیتی دارد؟
* در ظروف فلزی مانند آلومینیم، نیکل و کروم، احتمال نشت فلز به مواد غذایی وجود دارد؛ درحالی‌ که این خطر در ظروف گلی وجود ندارد. همچنین، پخت‌وپز در سفال باعث حفظ بسیاری از مواد مغذی خوراکی ها می شود.
* مصرف آب نگهداری شده در ظرف یا بطری پلاستیکی به دلیل وجود مواد شیمیایی مانند BPA برای بدن مضر است. درحالی‌که ظروف سفالی این مشکل را ایجاد نمی‌کند. از طرفی، آبی که در ظروف سفالی نگهداری می‌شود، دارای طعم طبیعی است.

ظروف سفالی چه تاثیراتی در سلامتی انسان دارند

* نتایج برخی از مطالعات نشان می دهد که آب ذخیره‌شده در ظروف پلاستیکی باعث کاهش سطح هورمون تستوسترون در بدن می‌شود، درحالی‌که آب نگهداری شده در ظروف سفالی به حفظ هورمون تستوسترون کمک می کند و درنتیجه باعث بهبود روند سوخت‌وساز بدن می‌شود.
* سفال قلیایی است و سطح pH آب را حفظ می‌کند. درواقع، وقتی غذاهای اسیدی در ظروف سفالی پخته می‌شود، طبیعت قلیایی ظروف سفالی کمی طبیعت اسیدی را خنثی می‌کند. به‌این‌ترتیب، باعث حفظ سلامت بدن و دستگاه گوارش می‌شود.
* ظرف سفالی طبیعی و غیر سمی است و بخار را در خود نگه می دارد. همچنین مواد مغذی محلول در آب را نیز در خود حفظ می کند. ظرف سفالی گرما را در خود حفظ می‌کند و سازگار با محیط‌ زیست است.


استرس روزهای پایانی سال را با این کارها کنار بگذارید

استرس روزهای پایانی سال

هر بار که سال جدید آغاز می‌شود، شاید به این فکر کنید که باید وزن‌تان را کم کنید تا سالم‌تر باشید یا مثلا نسبت به اوضاع مالی و زندگی‌تان تصمیمات جدید می‌گیرید. اما تکلیف شادی‌تان چه می‌شود؟

باور داشته باشید یا نه، شاد بودن یکی از مسائلی است که بر سطح رفاه و موفقیت شما در زندگی اثر می‌گذارد و حتی کمک می‌کند برنامه‌ریزی‌های روزهای اسفند را بهتر و دقیق‌تر اجرا کنید. بسیاری از کارشناسان معتقدنداگرچه شادی و نشاط به ژن افراد هم وابسته است اما  می‌توان بر شادی یا استرس خود کنترل داشت و شادی را ایجاد کرد.

اسفند بدون استرس

برای آنکه احساس مثبت‌اندیشی و خوشحالی را در بیشترین حد ممکن تجربه کنید، در این مقاله تکنیک‌های شاد بودن را به شما می‌آموزیم. روش‌های بسیاری برای کاهش استرس، افزایش اعتماد به نفس، تحقق اهداف و کسب شادی در زندگی وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می‌پردازیم.

کمتر ایمیل‌تان را چک کنید

52درصد از مردم قبل و بعد از هر کاری ایمیل یا پیامک‌هایشان  را چک می‌کنند. مطالعات نشان می‌دهند که چک کردن مداوم نه‌تنها به خلق‌و‌خوی ما لطمه می‌زند، بلکه باعث کاهش بهره‌وری و افزایش استرس در ما می‌شود. برای کاهش استرس و افزایش شادی، کافی است تنظیمات پیام‌رسانی خود را غیر‌فعال کنید. وقتی خارج از محل کار هستید، ایمیل خود را بیش از یک یا دو بار در روز چک نکنید.

البته امروزه با پیشرفت تکنولوژی ابزار و وسایل استرس‌زا بیشتر شده‌اند، از پیامک و تلگرام گرفته تا لاین و واتس‌آپ و... چک کردن مداوم این شبکه‌های اجتماعی می‌تواند باعث افزایش استرس‌تان شود. حال خودتان هستید که باید تصمیم بگیرید می‌خواهید به این روند ادامه بدهید یا خیر.

با دوستان‌تان قرار بگذارید

وقتی بی‌حوصله هستید، احتمالا اجتماعی بودن (در زندگی واقعی و نه به‌صورت آنلاین) آخرین چیزی است که به آن فکر می‌کنید. بله؛ باید بدانید که این امر دوای درد شما خواهد بود. مطالعه محققان بریتانیایی نشان می‌دهد که داشتن ارتباط منظم با 10‌نفر از دوستان نقش قابل‌توجهی در ایجاد شادی و افزایش طول عمر دارد. پس بهتر است از خانه بیرون بزنید و دوستان خود را برای خوردن قهوه یا تماشای یک فیلم ملاقات کنید.

برنامه سفر بچینید

آیا تا به حال توجه کرده‌اید که برنامه‌ریزی برای یک سفر چقدر از خود سفر جذاب‌‌تر است؟ تحقیقات هم این موضوع را اثبات کرده و نشان می‌دهند که برنامه‌ریزی برای تعطیلات، بیشتر از خود تعطیلات باعث شادی می‌شود، بنابراین بهتر است به‌جای یک سفر طولانی برای چند مسافرت کوتاه‌مدت در طول سال برنامه‌ریزی کنید. این‌طور شاید بهره بیشتری نصیب‌تان شود.

خاطرات خوب را مرور کنید

این توصیه شاید با یافته‌های پژوهش اخیر در تضاد باشد، اما سکه دو رو دارد. فیس‌بوک خود را چک کرده و خاطرات مشترک با دوستان‌تان را زنده کنید. مطالعات محققان نشان می‌دهد که دانش‌آموزان پس از ورود به فیس‌بوک احساس بهتری نسبت به خود پیدا می‌کنند. البته در این موضوع نباید افراط کنید و برای مرور خاطرات و در میان گذاشتن خاطرات مشترک می‌تواند کار مفیدی باشد.

در کار غرق نشوید!

اگر احساس می‌کنید با کار خود ازدواج کرده‌اید و کار تمام زمان شما را می‌گیرد، در این باره با رئیس‌تان صحبت کنید. ابراز نگرانی‌های شخصی در رابطه با ایمیل‌های بی‌پایان و حجم بالای کار می‌تواند فشار کاری شما را کاهش دهد و با ایجاد شادی، کیفیت زندگی‌تان را بهبود بخشد. با برنامه‌ریزی می‌توانید کارهای خود را به‌خوبی پیش ببرید و از حجم کارهای تلنبار شده بکاهید.

 استرس روزهای پایانی سال را با این کارها کنار بگذارید

بخشنده باشید

خرید کردن راهکار خوبی برای ایجاد شادی است؛ اما هیچ چیز با ارزش‌تر از این نیست که وقت، سرمایه و احساسات خود را صرف دیگران کنید. در یکی از مطالعات اخیر، شرکت‌کنندگان 5‌دلار از پول‌شان را برای خود و 5‌دلار دیگر را برای دیگران خرج کردند. نتیجه این بود که افرادی که پول‌شان را خرج دیگران کردند، در مقایسه با کسانی که پول‌شان را برای خود خرج کردند، احساس شادی و رضایت بیشتری داشتند. حتما لازم نیست با دستان خود هدیه‌ای به دیگران بدهید.

همین که صندلی خود را در یک قطار شلوغ به یک غریبه می‌دهید، نامه‌ای برای تشکر از معلم مدرسه فرزندتان ارسال می‌کنید یا کاری را از جانب دوست‌تان انجام می‌دهید، می‌توانید از مزایای آن بهره‌مند شوید. انتخاب‌ها بی‌پایان هستند؛ خلاق باشید و راه‌های بیشتری برای کسب شادی در این زمینه بیابید.

موفقیت‌ها را جشن بگیرید

جشن گرفتن برای هر پیروزی و موفقیت بخش عمده‌ای از فرآیند شاد بودن است. ریک هانسون روانشناس در این باره می‌گوید: «مغز انسان از دو بعد منفی و مثبت برخوردار است. از این رو، وقتی بر نواقص و کاستی‌های‌مان تمرکز می‌کنیم و چشم خود را بر نقاط قوت می‌بندیم، احساس بدی پیدا می‌کنیم.» بنابراین توصیه می‌کنیم تلاش‌های‌تان را مورد‌تحسین قرار دهید؛ این امر می‌تواند لبخند را بر لب‌هایتان بیاورد. پس از انجام هر کار موفقیت‌آمیز، برای آن شاد باشید و به خود افتخار کنید.

تحرک بیشتری داشته باشید

صرف‌نظر از وزن، جنسیت یا سنی که دارید، ورزش کردن منظم به‌صورت روزانه کمک می‌کند احساس بهتری در قبال ظاهر خود داشته باشید. دوچرخه سواری، دویدن یا وزنه زدن برای شما مناسب است؛ ورزشی انتخاب کنید که شما را به وجد بیاورد. تحقیقات نشان می‌دهند که ورزش منظم بهترین راهکار ممکن برای رضایت از وضعیت بدن است. تنبلی را کنار بگذارید و به فکر سلامت خود باشید.

فهرستی از چیزهای مثبت تهیه کنید

اگرچه نمی‌توانید اتفاقات پیش روی خود را کنترل کنید، اما می‌توانید به دلخواه خود به آنها واکنش نشان دهید. اینکه اجازه دهید از دست دادن یک دوست و شکست‌های پیش رو بر احساسات‌تان اثر بگذارند، کار آسانی است؛ اما بهتر است بر اوضاع تسلط داشته باشید. در عوض، فهرستی از تمام جوانب مثبت زندگی خود تهیه کنید. به این ترتیب، هر بار که احساس نا‌امیدی می‌کنید، می‌توانید با نگاه کردن به آن از نا‌امیدی فاصله بگیرید. یادآوری جوانب مثبت زندگی کمک می‌کند کمتر به کاستی‌ها و نواقص موجود توجه کنید. این امر در دراز‌مدت شما را شادتر می‌کند.

به رستوران بروید

هر کسی دوستی دارد که با او غذا می‌خورد، اما اگر تجربه غذا خوردن با دوست‌تان برای شما آزاردهنده شده، بهتر است با دوستان جدید غذا بخورید. غذا خوردن با کسانی که دائما از کم‌خوردن حرف می‌زنند، مانع از شاد بودن خواهد شد. غذا خوردن با افرادی که دائما استرس و دغدغه لاغری دارند، می‌تواند روح شما را خسته و مأیوس کند.

کارهای خیرخواهانه انجام دهید

کارهای داوطلبانه یکی از بهترین فعالیت‌هایی هستند که می‌توانید انجام دهید. بر‌اساس یافته‌های یک نظرسنجی مشخص شد 94درصد از کسانی که در فعالیت‌های داوطلبانه شرکت داشتند، حال و روز بهتری پیدا کردند و 78درصد آنها پس از پایان کار استرس کمتری داشتند. بنابراین از فرصت‌های موجود استفاده کنید. در فعالیت‌های اجتماعی شرکت کنید یا کمی از وقت خود را در پناهگاه بی‌خانمان‌ها بگذرانید.

روابط موفق با همسرتان داشته باشید

تحقیقات نشان می‌دهند که رابطه زناشویی مثبت به افزایش رضایت فردی کمک می‌کنند. شاید روابط زناشویی داشته باشید اما کیفیت آن در رضایت‌تان بسیار موثر است. یک رابطه زناشویی موفق آن است که پس از پایان، هم به لحاظ فیزیکی و هم به لحاظ روانی احساس خوبی داشته باشید. می‌توانید برای بهبود ارتباط جنسی خود با همسرتان صحبت کنید. به‌علاوه کمک گرفتن از یک روانشناس و مشاور هم کمک‌کننده است.

استرس روزهای پایانی سال را با این کارها کنار بگذارید

نگران بودن را کنار بگذارید

تقریبا 85‌درصد از موارد استرس‌زایی که به‌طور دائم نگران‌شان هستیم، هرگز اتفاق نمی‌افتند. حتی زمانی که نگرانی‌های ما رنگ واقعیت می‌گیرند، در 80‌ درصد از موارد می‌توانیم از پس آنها بر بیاییم، بنابراین اگر باز احساس نگرانی کردید، بنشینید یک لیوان چای بنوشید و به این فکر کنید که تا الان از پس تمام مشکلات خود برآمده‌اید. پس می‌توانید مشکلات احتمالی آتی را هم به‌راحتی حل‌و‌فصل کنید.

با طبیعت آشتی کنید

یک گلدان پر از گل بخرید. حجم کاری سنگین و همکاری با افراد آزاردهنده می‌تواند شما را از پا در آورد. جای تعجب نیست که استرس کاری به‌عنوان یکی از دلایل عمده ناخشنودی فرد در میان جوامع شناخته می‌شود. برای آنکه در شرایط سخت زمانه روحیه خود را از دست ندهید، به نزدیک‌ترین پارک در محل زندگی‌تان بروید. قدم زدن در دل طبیعت باعث کاهش خستگی روانی، سرخوردگی و عصبانیت شده و احساسات مثبت‌تان را افزایش می‌دهد.

از تعطیلات آخر هفته بهره‌مند شوید

اغلب افراد در روزهایی که 6 تا 7‌ساعت از وقت‌شان را با اعضای خانواده یا دوستان می‌گذرانند، 12‌مرتبه بیشتر احساس شادی می‌کنند، بنابراین اگر به‌صورت تمام‌وقت کار می‌کنید، از تعطیلات آخر هفته به بهترین شکل ممکن استفاده کنید. این کار انرژی بیشتری به شما می‌دهد تا هفته خوبی را آغاز کنید.

چرک کف دست را خرج کنید

در یکی از مطالعات اخیر، شرکت‌کنندگان 5‌دلار از پول‌شان را برای خود و 5‌دلار دیگر را برای دیگران خرج کردند. نتیجه این بود که افرادی که پول‌شان را خرج دیگران کردند، در مقایسه با کسانی که پول‌شان را برای خود خرج کردند، احساس شادی و رضایت بیشتری داشتند. حتما لازم نیست با دستان خود هدیه‌ای به دیگران بدهید

یک یادداشت دوستانه بفرستید

صرف‌نظر از نوع رابطه و مناسبت‌های موجود، خوب است همیشه به یاد کسانی باشیم که برای‌شان ارزش قائل هستیم. نزدیک به 41درصد از زوج‌های جوان احساس می‌کنند که استفاده از پیام‌های متنی و آنلاین به تقویت ارتباط آنها با همسرشان کمک می‌کند. پس دست بجنبانید و برای کسانی که دوست‌شان دارید یادداشت محبت‌آمیز بنویسید. این کار شادی دوجانبه خواهد داشت، هم گیرنده نامه و هم شما که آن را می‌نویسید شاد خواهید شد.