سفارش تبلیغ
صبا ویژن

رانندگی افراد شخصیت درونی آنها را لو میدهد

روانشناسان معتقدند رفتار افراد حین رانندگی می تواند ویژگی های شخصیتی و تاریخچه مشکلات روانی آنها را فاش کند.

رانندگی افراد شخصیت درونی آنها را لو میدهد

شخصیت شناسی رانندگی

روانشناسان معتقدند رفتار افراد حین رانندگی می تواند ویژگی های شخصیتی و تاریخچه مشکلات روانی آنها را فاش کند.

رانندگی افراد شخصیت درونی آنها را لو میدهد


برای عصبانی کردن بعضی افراد فقط کافی است از آنها سبقت بگیرید یا با سرعت کمتری جلوی اتومبیل شان رانندگی کنید، آن وقت است که با شما کورس رانندگی می گذارند یا با کمترین فاصله به اتومبیل تان نزدیک شده و یک سره نور بالا می زنند! حالا اگر شما تحریک شده و به رفتار او واکنش نشان دهید، به احتمال زیاد کار به کتک کاری و فحاشی نیز خواهد رسید.

اما این پدرکشتگی چه علتی دارد و چطور ممکن است یک شخص غریبه در عرض چند ثانیه، تا این حد از شما خشمگین و متنفر شود؟

روانشناسان معتقدند رفتار افراد حین رانندگی می تواند ویژگی های شخصیتی و تاریخچه مشکلات روانی آنها را فاش کند. پس اگر اخیرا با فرد جدیدی آشنا شده اید و می خواهید شخصیت او را محک بزنید، برای یک بار هم که شده سوار بر اتومبیل او شده و در خیابان های شلوغ تهران دور بزنید.


آشنایی با الگوهای رفتاری در ارتباطات
انسان ها در روابط اجتماعی خود چهار شیوه ارتباطی در پیش می گیرند که با توضیح هر یک از آنها می توان انواع رفتارهای اجتماعی حین رانندگی را مورد بررسی قرار داد. این چهار الگوی رفتاری عبارتند از:

1- رفتار منفعلانه
افرادی که از این الگو تبعیت می کنند، در برابر وقایع و رفتارهای گوناگون هیچ واکنشی نشان نمی دهند و از حقوق خود دفاع نمی کنند. در واقع روابط این افراد باخت – برد است؛ یعنی برای رضایت دیگران از خود می گذرند. این الگوی رفتاری، اطرافیان را هم به زورگویی عادت می دهد و باعث تحقیر شدن و از بین رفتن اعتماد به نفس فرد می شود.

2- رفتار پرخاشگرانه
الگوی رفتاری پرخاشگرانه، نقطه برعکس الگوی منفعلانه است. روابط در این الگو، برد – باخت است؛ یعنی فرد فقط به حقوق خود توجه کرده و برای دیگران ارزشی قائل نمی شود. این افراد معمولا قدرت طلب هستند و می خواهند کنترل همه امور را به دست بگیرند، بنابراین باعث آزار دیگران می شوند.

3- رفتار منفعل پرخاشگر
در شیوه رفتاری منفعل پرخاشگر (Passive Aggressive) فرد معمولا ساکت است اما به یکباره عصبانی می شود. همچنین ممکن است ظاهر و رفتار آرامی داشته باشد و به صورت غیرواضح با رفتارهایی مثل لجبازی، به تعویق اندازی، کلام طعنه آمیز و ... دیگران را آزار بدهد. در واقع افراد با این کار خشم خود را به صورت مخفیانه تخلیه می کنند.

4- رفتار بالغانه
این الگو تنها شیوه رفتاری سالم است و رابطه ای برد – برد ایجاد می کند. افراد با رفتار بالغانه معمولا درون خود احساس صلح و سلامت می کنند و روابط سالمی دارند؛ یعنی هم برای حقوق خود و هم برای حقوق دیگران ارزش قائل هستند. در نتیجه خود و دیگران را آزار نداده و اجازه نمی دهند دیگران آنها را آزار بدهند.

بوق زدن های ممتد
این رفتار معمولا ناشی از اضطراب و تلاش برای رسیدن به نتیجه است. افراد کمال طلب و نتیجه گرا نه تنها در رانندگی، بلکه در بسیاری از جنبه های دیگر زندگی چنین رفتارهایی از خود بروز می دهند. در واقع آنها می خواهند خیلی سریع موانع را کنار بزنند و به نتیجه برسند، بنابراین درک مسیر رسیدن به نتیجه برای شان مهم نیست و حتی ممکن است به دیگران آسیب بزنند.

 این رفتار در شکل پیچیده تر می تواند به رفتارهای وسواسی نیز تبدیل شود، به این صورت که فرد شرایط را وسواس گونه کنترل می کند تا آسیبی نبیند. چند سال پیش تحقیقی در مورد رفتار مردم در ترافیک انجام شد که نشان داد ایرانی ها تمایل دارند جاهای خالی را پر کنند. گویی از درون استرسی دارند که باعث می شود سریع تر برانند زیرا فکر می کنند اگر جلوتر باشند برنده هستند. با نگاهی به چهار الگوی رفتاری متوجه می شوید که این افراد فقط به خواسته ها و برد خود اهمیت می دهند و به دیگران توجهی ندارند.

متاسفانه یکی از مسائلی که در چند سال اخیر به این شیوه رفتاری دامن زده است ورود افراد غیرمتخصص با نگرش بازاری به حوزه تفکرات موفقیتی است. این افراد مردم را ترغیب می کنند که خیلی سریع برای رسیدن به موفقیت و مال اندوزی اقدام کنند، در نتیجه باعث می شوند مردم احساس عقب ماندگی کنند و برای رسیدن به موفقیت دچار اضطراب شوند. چنین اضطرابی در شکل اجتماعی بیرونی می تواند به صورت بوق زدن ممتد نیز خود را نشان دهد.

فحاشی کردن و رفتار خشونت آمیز
فحاشی کردن در هر موقعیتی یک راه برای تخلیه خشم است و به الگوی رفتار پرخاشگرانه مربوط می شود. افرادی که مهارت های مدیریت خشم ضعیفی دارند، معمولا برای اینکه از فشار و استرس رها شوند، به آسان ترین راه، یعنی فحاشی روی می آورند اما این رفتار نه تنها فرد را آرام نمی کند بلکه خشم او را تشدید خواهد کرد. بروز خشم به این شکل مانند نوشیدن جام زهر است و فرد و اطرافیان او را آزار می دهد. فحاشی کردن می تواند در اختلالات ضد اجتماعی نیز ریشه داشته باشد. در این شرایط فرد نمی تواند واقعیت ها را بپذیرید و برای مقابله با آنها به خشونت روی می آورد.

نزدیک شدن بیش از حد به اتومبیل ها و استفاده از نور بالا
این رفتار نوعی دیگرآزاری است و باعث اضطراب خودروهای اطراف می شود. گاهی اوقات افراد به سبب مسائل حل نشده درونی و تربیتی، نقش های آزارگرایانه را در شخصیت خود تقویت می کنند و آنها را به شکل های گوناگون بروز می دهد. در واقع وقتی فرد نمی تواند از حق خود دفاع کند، احساس ناشی از آن را ممکن است به شکل خشم و دیگرآزاری نشان دهد.

نزدیک شدن بیش از حد به اتومبیل های دیگر و استفاده از نور بالا نیز یکی از راه های تخلیه خشم است و به الگوی رفتاری منفعل پرخاشگر مربوط می شود. در این وضعیت فرد به ظاهر پرخاشگر نیست اما در واقع به دیگران آزار می رساند و آنها را تحت فشار قرار می دهد.

بعضی از رانندگان حتی از نوعی لامپ LED دو حالته شبیه به چراغ اتومبیل پلیس استفاده می کنند تا بقیه آنها را با پلیس اشتباه گرفته و کنار بروند. این افراد می توانند خطرناک باشند زیرا ممکن است برای رسیدن به اهداف در زندگی از هر گونه رفتار غیرقانونی، غیر عرف و غیر اجتماعی استفاده کنند.

البته همان طور که بوق زدن های ممتد می تواند ریشه در تفکرات افراطی برای رسیدن به موفقیت داشته باشد، نزدیک شدن به اتومبیل های دیگر و استفاده از نور بالا نیز می تواند نشان دهنده حس عقب ماندن و جبران آن با رفتارهای عجولانه باشد.

تخطی از قوانین راهنمایی و رانندگی
این رفتار کاملا خودخواهانه است. برای مثال خیلی از افراد می خواهند دقیقا همان جایی که خرید می کنند اتومبیل خود را پارک کنند، حتی اگر با این کار به دیگران آزار برسانند. انگار حقوق ویژه ای برای خود قائل هستند که دیگران آن حق را ندارند. در واقع این افراد مسئولیت رفتارهای اجتماعی خود را نمی پذیرند و فقط به درد خود فکر می کنند. این رفتار در ظاهر پرخاشگرانه نیست اما منفعل پرخاشگر است و در شکل بیمارگونه می تواند به یک رفتار ضد اجتماعی تبدیل شود. وجدان یا والد شخصیتی در افراد ضد اجتماعی انگار که پاک شده است و انضباط و قواعد را برای آنها تقریر نمی کند، بنابراین ممکن است دست به هر کاری بزنند.

 

 رانندگی افراد شخصیت درونی آنها را لو میدهد

کسانی که با سرعت خیلی بالا رانندگی می کنند هیجان طلب هستند

 

سرعت بالا و ویراژ دادن
این رفتار نوعی تخلیه هیجانی است. در واقع کسانی که با سرعت خیلی بالا رانندگی می کنند هیجان طلب هستند. اگر این هیجان به شیوه ای مثبت صحت پیدا نکند، آثار بدی در پی خواهد داشت. بخشی از این امر به خود فرد و بخش دیگر به مدیران کشور ارتباط دارد. از یک طرف، فرد باید مراقب هیجانات خود باشد. در غیر این صورت، کودک درون شخصیت تقویت می شود و فرد بر اساس هیجانات و احساسات تصمیم گیری می کند.

از طرف دیگر، مدیران امر باید این هیجانات را بشناسند و به آنها جهت بدهند؛ آنها باید مکان هایی را برای این منظور فراهم کنند تا جوانان بتوانند در زمان و شرایط مناسب تخلیه هیجانی داشته باشند. لازم به ذکر است که شکل بیمارگونه این رفتار می تواند در افراد مبتلا به اختلال دو قطبی نیز بروز پیدا کند. این بیماران حالت های شیدایی افسردگی دارند؛ یعنی در بعضی مواقع بیش از حد پر انرژی و در اوقات دیگر کاملا افسرده هستند و در زمان پر انرژی بودن رفتارهای هیجانی عجیب مثل رانندگی های خیلی پر سرعت انجام می دهند.

گوش دادن به موسیقی با صدای خیلی بلند
این رفتار به طور مشخص نوعی توجه طلبی است. در حالت عادی گوش دادن به موسیقی، لذتبخش و مفید است اما افرادی که دیگران را متوجه صدای آن می کنند از درون احساس کمبود توجه، خلأ و تنهایی دارند؛ بنابراین می خواهند آن را با جلب توجه دیگران جبران کنند که البته موفق هم نمی شوند.

چنین رفتاری در شکل بیمارگونه می تواند به اختلال شخصیت نمایشی تبدیل شود. فرد نمایشی معمولا رفتارهای غلو شده دارد و می خواهد راه های مختلفی مثل تغییر ظاهر و شیوه لباس پوشیدن و حتی موسیقی بلند توجه اطرافیان را جلب کنند.

کورس گذاشتن و لجبازی با رانندگان دیگر
لجبازی کردن در رانندگی با سبقت گرفتن، ترمز زدن جلوی اتومبیل های دیگر و ... به طور مشخص نشان می دهد شیوه حل مسئله این افراد کودکانه است. چنین رفتارهایی به الگوی منفعل پرخاشگر مربوط می شود؛ یعنی فرد در ظاهر پرخاشگر نیست و فحاشی و دعوا نمی کند اما به هر حال آزار می رساند.

کسانی که مسائل زندگی را از طریق کودک درون حل می کنند، با وضعیت های پیش آمده به طور مستقیم روبرو نمی شوند و به این فکر نمی کنند که آیا پرداختن به آنها ارزشمنداست یا خیر. بلکه صرفا شروع به لجبازی کرده و دچار گره ها و تعارضات بیشتری می شوند.

پنچر کردن اتومبیل پارک شده در مکان نامناسب
این رفتار نوعی حل مسئله به شکل کودکانه است. در این وضعیت، فرد راه های قانونی و شیوه های بالغانه را کنار می گذارد و سعی می کند در کوتاه ترین زمان به نتیجه برسد. اگرچه حق با فرد است و راننده مورد نظر اشتباه کرده است اما پنچر کردن اتومبیل شاید عواقبی در پی داشته باشد. کسانی که از راه های هیجانی و کودکانه مسائل را حل می کنند، تبعات زیادی برای خود می خرند. نمونه این تبعات، دعواهای بسیاری است که حتی به از دست رفتن جان انسان ها ختم شده است.

خط کشیدن روی اتومبیل
خط کشیدن روی خودروی دیگران به طور مشخص یک رفتار منفعل پرخاشگر است که در شکل پیچیده خود به رفتاری ضد اجتماعی تبدیل می شود. کسانی که این رفتار با بروز می دهند، اصلا برایشان مهم نیست به دیگران چقدر آزار می رسانند. آنها به جای اینکه مسائل را از راه مناسب، گفتگو و مذاکره حل کنند، صرفا به دنبال تخلیه هیجانی می روند و این شیوه رفتاری را در تمام امور زندگی به کار می برند.

با رانندگان آزار دهنده چگونه برخورد کنیم؟
وارد شدن در فضای خشونت آمیز شما را نیز درگیر می کند. انسان ها به ویژه افراد با الگوی رفتاری پرخاشگرانه، بازی های روانی و ذهنی خاصی دارند و از طریق آنها شما را به فضای پرخاشگری می کشانند تا خود را تخلیه کنند. در این مواقع باید نگاهی بالغانه داشته باشید و از خود دو سوال بپرسید.

اینکه آیا چنین فرد یا موقعیتی واقعا ارزش وقت صرف کردن دارد؟ آیا اصلا این کار به حل مسئله کمک می کند؟ متاسفانه خیلی از افراد چون در بخش های کودک شخصیت ثابت شده اند به محض مواجهه با چنین رفتارهایی، واکنش های هیجانی و کودکانه از خود نشان می دهند و دچار عواقب نامطلوبی می شوند.

همچنین اگر در اتومبیل یکی از دوستان یا خانواده حضور داشتید و با خشونت راننده مواجه شدید نباید آن لحظه با فرد بحث کنید زیرا امکان دارد با تذکر دادن، سیل پرخاشگری به سوی شما برگردد. پس در آن لحظه سکوت کمک کننده است اما بعد در یک زمان مناسب و آرام باید به صورت جدی در این مورد با فرد صحبت کرده و خواسته خود را به شکل قاطعانه اعلام کنید.

ترس از رانندگی و سرعت
کسانی که از رانندگی بیش از حد ترس دارند، از الگوی رفتاری منفعلانه پیروی می کنند؛ یعنی به جای اینکه با مسائل روبرو شوند از آنها فرار می کنند. این افراد به احتمال زیاد تجربه های بدی از رانندگی داشته اند که به ترس بیمارگونه یا فوبیا تبدیل شده است.

چنین ترسی زندگی و کارکردهای روزمره را مختل می کند و نشانه تلاش فرد برای کنترل شرایط و جلوگیری از آسیب دیدن است. این افراد از درون احساس ضعف می کنند و به توانایی های شان واقف نیستند. همچنین مهارت های مقابله ای آنها با شرایط ضعیف است. در نتیجه نه تنها در رانندگی بلکه شاید در موقعیت های دیگر نیز فرار را بر مواجهه بالغانه و قاطعانه ترجیح دهند.

ایده ال


آیا در زندگی مشترک خود خراب کاری کرده اید؟

درست است که همه مردم دوست دارند بهترین و سعادتمندترین زندگی مشترک را داشته باشند، ولی بعضی کارها که شاید متوجه آنها هم نباشید، به رابطه شما آسیب می زنند. در واقع شما عمداً این کارها را انجام می دهید، زیرا معتقدید که کار درستی هستند، ولی درست برعکس آن صحیح است.

آیا در زندگی مشترک خود خراب کاری کرده اید

سکوت می کنید.

1. صبر می کنید تا شوهرتان در صورت نیاز به چیزی به حرف بیاید.

آقایان دوست دارند قوی باشند، نه آسیب پذیر و بسیاری از آنها حس می کنند که نمی توانند به داشتن نیازهای بیشتری اعتراف کنند. اگر او حس کند که شما زیادی سرتان شلوغ است یا نیاز او را قبول نمی کنید، ساکت می ماند و درمانده می شود. از او بپرسید که به چه فکر می کند و چه می خواهد. صبر نکنید تا خودش آن را مطرح کند، زیرا به احتمال زیاد هرگز این کار را نخواهد کرد.

کمی تشکر کنید.

2. شما به شوهرتان نمی گویید چقدر از او سپاسگزارید.

چه او نان آور باشد چه پدری بیکار باشد، باید از تلاش های او قدردانی کنید، در غیر این صورت فکر می کند سربار است. حتی اگر شما هم پا به پای او کار می کنید، باید تشکرات قلبی خود را به او نشان دهید. کمبود تقدیر و سپاسگزاری در زندگی مشترک بیزاری می آفریند.

گودال های عشقی

3. شما کمبود شور جنسی خود را نادیده می گیرید.

اگر او از شما تقاضای رابطه جنسی می کند و شما معمولاً دست رد به سینه اش می زنید، به تدریج به سوی زناشویی بی عشق خواهید رفت. اگر شما حال و حوصله اش را ندارید، این مسئولیت به گردش شماست که دلیلش را بفهمید. شاید دلیلی روانی یا عاطفی داشته باشد، ولی اینکه به این مشکل رسیدگی کنید، نشان می دهد که برایتان مهم است. با پزشک خود حرف بزنید و راه حلی پیدا کنید. اینکه این قضیه را نادیده بگیرید، انگار او را نادیده گرفته اید.

عمل کردن بهتر از حرف زدن است.

4. شما شکایت می کنید که او به شما محبت نمی کند، در حالیکه این کار را می کند.

شوهرتان هر چقدر هم یک دل نه صد دل عاشق شما باشد، به احتمال زیاد درباره آن با شما حرف نمی زند. او احساسات خود را از طریق پدری کردن برای بچه ها و یا زدن چمن های باغچه نشان می دهد. با آنکه شما منتظر گفتگویی طولانی در مورد عشق هستید، ولی نباید این نوع بیان احساسات و عشق و حمایت او را نادیده بگیرید.

رقبای پیشین

5. بطور ناخودآگاه خواستگارهای قبلی خود را بت می کنید.

بعضی از خانم ها با گذشت زمان و محو شدن بدی های خواستگاران پیشین، از آنها تعریف و تمجید می کنند. یادتان باشد که این کار بر روابط محکم هم تأثیر منفی می گذارد. صحبت کردن در مورد خوبی های خواستگاران قبلی، جر و بحث های بدی را با همسرتان شروع می کند. باید روی بهترین ویژگی های همسرتان تمرکز کنید و بجای مقایسه او با دیگران، ارتباط بهتری با او برقرار کنید.

خبر بد

6. معتقدید همه مردها بد هستند.

شاید در گذشته از سوی بعضی ها بدی هایی دیده باشید و منتظر باشید که شوهرتان هم مثل آنها شود. مشکل بزرگ اینجاست که هرگز نمی توانید رابطه خوبی با شوهرتان برقرار کنید، اگر هنوز روی همان باورها تأکید می کنید. آنچه اتفاق افتاده را بپذیرید و خودتان و دیگران را ببخشید و رفتار خود را عوض کنید. شروع تازه ای با همسرتان داشته باشید.

گمانه زنی نکنید.

7. گمان می کنید می دانید او به چه می اندیشد.

حدس و گمان، دشمنی می آفریند. بجای آنکه با شوهرتان حرف بزنید، در ذهنتان سناریو می نویسید. هر وقت دیدید در حال گمانه زنی هستید، خودتان را کنترل کنید. نگرانی های خود را با شوهرتان در میان بگذارید و واقعیت را جستجو کنید.

تک روی

8. شما به تنهایی سعی می کنید این رابطه را ادامه دهید.

تلاش از سوی یک نفر همیشه زندگی مشترک را به مشکل و دردسر می کشاند. رابطه با دو نفر شروع می شود. اگر یکی از این دو نفر حضور نداشته باشد یا از لحاظ عاطفی غایب باشد، هیچ ارتباطی نمی ماند. همیشه حواستان باشد که آیا شما به تنهایی رابطه را پیش می برید یا خیر، در این صورت از کارشناس و مشاور بخواهید که راهنمایی تان کند.

عادلانه مبارزه کنید.

9. زمانی که اختلاف نظر دارید، دیدگاه او را نادیده می گیرید.

اگر شوهرتان در دخل و خرج شما دخالت می کند، فوراً او را در مورد خرج های خودش سرزنش نکنید. زیرا در این صورت فقط وارد فاز حمله و دفاع می شوید و فرصتی برای درک همدیگر نمی یابید. لازم نیست در مورد همه چیز با هم توافق داشته باشید، ولی در عین حال باید دیدگاه یکدیگر را درک کنید.

جدی باشید.

10. شما برای برقراری ارتباط روی طعنه و کنایه تکیه می کنید.

منظورمان از این جمله شوخی ها و مزه پرانی ها نیست، بلکه زمانی است که شما با استفاده از طعنه و کنایه می خواهید حرف و پیام خود را برسانید. این یک روش انفعالی-تهاجمی برای بیان عصبانیت و آزردگی است. سعی کنید بجای نیش و کنایه زدن، حرفتان را رک و جدی و واضح بگویید.

کمبود ارتباط

11. هر روز با او تماس نمی گیرید.

شما خودتان می دانید که باید زندگی مشترک خود را تقویت کنید، ولی وقتی سرتان شلوغ می شود، دور شدن از هم آسان است. به عبارت دیگر شما به این باغچه آب نمی دهید. اگر حس می کنید که شوهرتان دیگر فقط برایتان یک همخانه است، از خودتان بپرسید که چرا از او دوری می کنید. اگر از جواب خود مطمئن نیستید، از تراپیست کمک بخواهید و مسئله را تا دیر نشده، حل کنید.

برترین ها


عضوی از بدن که مجرمان از او گلایه می کنند!

یکی از امور حتمی و واقعیّات غیر قابل اجتناب که مورد اتفاق همه ادیان است، واقعه روز قیامت و امر حساب و رسیدگی به اعمال است. توجه دائمی به این امر انسان را برای مواجهه با آن آماده می کند.

سید روح الله علوی زاده/کارشناس ارشد ارتباطات - بخش قرآن تبیان

قیامت

بخشی از حساب و کتاب دادگاه قیامت مربوط می شود به شهادت شاهدان  بر علیه یا به نفع بندگان. معمولاً در دادگاه های دنیا شاهدان عینی به نفع یا ضرر شهادت می دهند، و پس از طی مراحلی، حکم دادگاه صادر می شود، بر همین منوال در روز قیامت هم شاهدانی بر اعمال انسان گواهی می دهند.
قرآن کریم درباره روز محکمه الهی را به عنوان روزی معرفی کرده است که شاهدان به پا می خیزند:
(یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهادُ)(1) ؛ «روزی که گواهان به پا خیزند».
" اشهاد" جمع" شاهد" یا" شهید" است ، صفت «شهید (بسیار گواه)»، مبالغه در صفت «شاهد (گواه)» و برگرفته از «شهد» است که بر علم و حضور و اعلام کردن، دلالت دارد. (2)

این شهادت جالب ترین شهادت هاست، چون شهادت و اقرار اعضای بدن بر علیه صاحب آن اعضاست است، که دیگر جای هیچ شک و تردیدی برای خود مجرم و حاضران و ناظران باقی نمی ماند

از آیات و روایات استفاده می شود که گواهان بر اعمال انسان ها در روز قیامت چند گروه می باشند، که در رأس همه گواهان، خداوند متعال قرار دارد(3)  و همچنین انبیاء (4) و در رأس همه آن ها پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله)(5) ، اوصیاء(6)  افرادی از امت اسلامی(7) ، زمین یا مکان انجام عمل(8) ، زمان یا گردش شب و روز(9) ، قرآن(10) ، نامه اعمال که توسط فرشتگان نوشته شده(11) ، فرشتگان ناظر بر اعمال (12) که پس از تکذیب نامه اعمال توسط شخص شهادت می دهند و درنهایت پس از تکذیب فرشتگان توسط شخص و قسم خوردن او مبنی بر دروغ گویی ملائکه، اعضاء بدن وی بر علیه او شهادت می دهند (13) که این شهادت جالب ترین شهادت هاست، چون شهادت و اقرار اعضای بدن بر علیه صاحب آن اعضاست است، که دیگر جای هیچ شک و تردیدی برای خود مجرم و حاضران و ناظران باقی نمی ماند.
قرآن کریم می فرماید که شهادت اعضا پس از زدن مُهر بر دهان کذاب مجرمین صورت می گیرد:
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلى أَفْواهِهِمْ وَ تُکَلِّمُنا أَیْدیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ(14)
امروز (قیامت) بر دهان آنان مُهر می زنیم، دستان آنان با ما سخن گفته و پاهایشان بر آنچه انجام داده اند، گواهی می دهند.
در این باره پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
تَجیئونَ یَومَ القِیامَةِ و عَلى أفواهِکُمُ الفِدامُ، فَأوَّلُ ما یَتَکَلَّمُ مِنَ الإنسانِ فَخِذُهُ و کَفُّهُ. (15)
روز قیامت با دهان های لگام زده مى آیید و نخستین عضوى که از انسان سخن مى گوید رانِ او و کفِ دست اوست.
جالب اینکه حتی خود زبان هم بر علیه شخص مجرم به شهادت برمی خیزد:
یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (16)
 «در آن روزی که زبان ها و دست ها و پاهایشان بر ضد آنان نسبت به اعمالی که مرتکب شده اند، گواهی می دهند».

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
تَجیئونَ یَومَ القِیامَةِ و عَلى أفواهِکُمُ الفِدامُ، فَأوَّلُ ما یَتَکَلَّمُ مِنَ الإنسانِ فَخِذُهُ و کَفُّهُ.
روز قیامت با دهان های لگام زده مى آیید و نخستین عضوى که از انسان سخن مى گوید رانِ او و کفِ دست اوست

در آیه دیگر گوش و چشم و پوست بدن هم به شاهدان اضافه شده است:
حَتَّى إِذا ما جاؤُها شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (17)«زمانی که به آن (دوزخ) می رسند، گوش ها و چشم ها و پوستهای تنشان به اعمال آنان گواهی می دهد.»
امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند که پس از مُهر زده شدن دهان ، اعضایی که شهادت می دهند «فَلا یَکتُمونَ اللّهَ حَدیثا» هیچ سخنى را براى خدا ناگفته نگذارند. (18)
جالب اینکه مجرمان بعداً خطاب به پوست بدنشان گلایه و اعتراض می کنند:
وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنا (19)
«که چرا بر علیه ما شهادت دادید!؟؟»
پوست ها جواب می دهند که:
 أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (20)
«ما را همان خدایی که هر موجودی را به سخن درآورده است، به سخن آورد و او است که شما را بار اول (در دنیا) آفرید و به سوی او بازگشته اید».
جالب این است که آن ها تنها از پوست تنشان این سؤال را مى کنند نه از سایر اعضای بدن که شهادت داده اند! ممکن است به خاطر این باشد که گواهى پوست از همه عجیب تر و شگفت انگیزتر، و از همه گسترده تر و وسیع تر است، همان پوستى که خود باید قبل از همه اعضاء طعم عذاب الهى را بچشد به چنین گواهى برمى خیزد، و این راستى حیرت آور است. (21)
و شاید هم به این خاطر است که پوست تنها به کارهایی که به واسطه آن انجام گرفته است شهادت می دهد. ولی گوش و چشم به کارهایی هم که دیگر اعضاء انجام داده اند گواهی می دهند، گویا وجه اعتراض گنه کاران به پوست هایشان این است که شما خود واسطه انجام این گناه بوده اید حال چرا علیه ما گواهی می دهید؟ (22)
در ادامه خداوند متعال می فرمایند:
وَ ما کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لا أَبْصارُکُمْ وَ لا جُلُودُکُمْ وَ لکِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لا یَعْلَمُ کَثیراً مِمَّا تَعْمَلُونَ  (23
«و شما [هنگام ارتکاب گناه در دنیا] از اینکه مبادا گوش و چشم و پوستتان بر ضد شما گواهى دهند، پنهان نمى شدید، بلکه گمان کردید که خدا بسیارى از آنچه را که [در خلوت ] مرتکب مى شدید، نمى داند!!»
در توضیح این آیه مرحوم طهرانی در کتاب معاد شناسی می نویسند:

آنچه را که بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاک و بزرگ پوشیده نیست. به کوچک ترین کارشان آگاه و به کردارشان داناست و احاطه دارد. اعضاى بدن شما گواهان اویند و اندام هایتان سپاهیان او و ضمیرهایتان جاسوسان او و خلوت هایتان نزد او آشکار است

«شما که از این گناهان اجتناب نمی کردید و پرده رویش نمی کشیدید و خود را از این مناظر مستور نمی داشتید، نه از این جهت بود که از این عواقب وخیم و نتایج اعمال بر حذر نبودید و هراس و وحشت نداشتید، بلکه از این جهت بود که اعتنائی به خدا نداشتید و چنین می پنداشتید که خدا بر اعمال شما اطّلاع ندارد! هر گناهی که می نمودید گمان می بردید خدا جداست و عمل هم جدا، خدا بسیاری از کارهایتان را نمی فهمد؛ دیگر نمی دانستید که در نفس عمل ، خدا و علمِ خداست ، و تمام این افعالی را که انجام می دهید شبکه هایی هستند برای علم و اراده و قدرت خدا، و این صفات حقّ در آن ها ظهور و طلوع کرده و نمی توانید حقّ را از نفس این اعمال خود جدا ببینید و او را در کناری بپندارید! وقتی که خداوند متعال از همه موجودات به خود آن ها نزدیک تر است ، پس چگونه ما اطّلاع بر این اعمال شما نداریم ؟!» (24)
حضرت امیرالمؤمنین امام على علیه السلام می فرمایند که:
خداوند متعال وظیفه اى را که بر گوش و چشم و آلت تناسلى مقرّر فرموده را در این آیه فراهم آورده است و مقصود از پوست ها در این جا آلات تناسلى است.(25)
خداوند متعال در آیه بعد می فرماید:
وَ ذَ"لِکُمْ ظَنُّکُمْ الَّذِی ظَنَنُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْدَ"کُمْ فَأصْبَحْتُمْ مِّنَ الْخَا?سِرِینَ. (26)
و این گمانتان بود که به پروردگارتان بردید [و همان ] شما را هلاک کرد، در نتیجه از زیانکاران شدید.
کلام آخر:
حسن ختام این مقاله موعظه ای باشد از امام المتقین علی علیه السلام در مورد شهادت اعضا: إنَّ اللّهَ سُبحانَهُ و تَعالى لا یَخفى عَلَیهِ ما العِبادُ مُقتَرِفونَ فی لَیلِهِم و نَهارِهِم، لَطُفَ بِه خُبرا، و أحاطَ بِه عِلما، أعضاؤکُم شُهودُهُ، و جَوارِحُکُم جُنودُهُ، و ضَمائرُکُم عُیونُهُ، و خَلَواتُکُم عِیانُهُ. (27)
آنچه را که بندگان در شب و روز خود انجام مى دهند بر خداوند پاک و بزرگ پوشیده نیست. به کوچک ترین کارشان آگاه و به کردارشان داناست و احاطه دارد. اعضاى بدن شما گواهان اویند و اندام هایتان سپاهیان او و ضمیرهایتان جاسوسان او و خلوت هایتان نزد او آشکار است.

 

پی نوشت ها:

1 . غافر / 51.
2 . حکمت نامه پیامبر اعظم (ص)    ج 2    481     3/ 36
3 . آل عمران / 98، حج / 17، یونس / 46.
4 . نساء / 41، نحل/ 84 و 89، قصص/ 75، نساء / 41 و نساء / 159.
 5. حج / 78، بقره / 143، احزاب / 45 و فتح / 8.
6 . کافی، کلینی، دار صعب، بیروت، ج 1، ص 190، ح 1.
7 . بقره / 143.
8 . زلزله / 4 5 اسراء / 44 و بحارالانوار، ج 7، باب 16، روایت 15 و مجمع البیان، ج 5، ص 526.
 9. بحارالانوار، ج 7، باب 16، روایت 22.
 10. بحارالانوار: ج 7، باب 16، روایت 16.
 11. جاثیه / 29 27.
 12. ق /18 و 22 21، انفطار / 12 و 10 و نهج البلاغه، خطبه ی 85.
13 . بحار الأنوار (ط - بیروت)، ج 7، ص: 312، باب 16، روایت 3 و 4.
 14. یس/65.
15 . میزان الحکمه، ج 8، ص 281، حدیث: 14637.
 16. نور /24.
17 . فصلت/ 20.
18 . میزان الحکمه، ج 8، ص 282، حدیث: 14642.
19 . فصلت/ 21.
 20. فصلت/ 21.
 21. تفسیر نمونه، ج 20، ص: 251.
 22. تفسیر المیزان، ج 17، ص 378.
 23. فصلت 22.
24 . کتاب معاد شناسی/ جلد هفتم ص 201
25 . میزان الحکمه، ج 8، 282، حدیث: 14643.
26 . فصلت/23.
 27. میزان الحکمه، ج 8  ، ص  282، حدیث: 14641.



نکات مهم در مورد یائسگی مردان!

مردم یائسگی را واژه ای زنانه و پدیده ای فیزیولوژیک می دانند که در اثر آن ترشح هورمون های زنانه و عادت ماهیانه حول و حوش 50 سالگی قطع می شود اما این اتفاق در مردان نیز می افتد.

نکات مهم در مورد یائسگی مردان

علل و راه حل آندروپوز در گفتگو با دکتر حسین کرمی فوق تخصص کلیه و مجاری ادراری: مردم یائسگی را واژه ای زنانه و پدیده ای فیزیولوژیک می دانند که در اثر آن ترشح هورمون های زنانه و عادت ماهیانه حول و حوش 50 سالگی قطع می شود اما این اتفاق در مردان نیز می افتد.

البته سیر یائسگی مردانه متفاوت تر و بسیار آهسته تر از یائسگی زنانه است، به طوری که برای مرد محسوس نیست ولی در بعضی از مردان این کاهش سطح هورمون ها آنقدر سریع است که باعث بروز مشکلات جسمی و زناشویی می شود.

با دکتر حسین کرمی، فوق تخصص بیماری های کلیه و مجاری ادرار و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، درباره علل یائسگی مردانه، نشانه ها و درمان های آن گفتگو کرده ایم.


200< تستوسترون = یائسگی مردانه


یائسگی مردانه چیست و در چه سنی اتفاق می افتد؟

- یائسگی مردانه بعد از 40 سالگی و با روندی کاملا تدریجی، به دنبال کاهش هورمون تستوسترون که نوعی هورمون آندروژنی است، اتفاق می افتد. البته ترشح تستوسترون روند نزولی را طی می کند ولی قطع نمی شود و مردان قدرت باروری خود را از دست نمی دهند. میزان کاهش آندروژن ها در هر مردی سالانه حدود یک درصد است. آمارها نشان می دهد 20 درصد از مردان بالای 60 سال، 30 درصد ازت مردان بالای 70 سال و 50 درصد از مردان بعد از 80 سالگی دچار کاهش سطح هورمون های جنسی مردانه می شوند.

کاهش هورمون های مردانه چه علائمی دارد؟

- کاهش میل جنسی، کاهش حجم عضلات، کاهش تمرکز، اختلال خواب، ضعف، بی حالی و خستگی زودرس می توانند از علائم کاهش هورمون تستوسترون باشند. البته این علائم فقط نشانه یائسگی مردانه نیستند و باید بررسی آزمایشگاهی انجام شود.

یعنی باید سطح هورمون در آزمایشگاه اندازه گرفته شود؟

- در آزمایشگاه سطح هورمون تستوسترون خون اندازه گیری می شود. اگر سطح آن کمتر از 200 نانوگرم در 100 سی سی خون باشد، آندروپوز یا یائسگی مردانه اتفاق افتاده ولی اگر بین 200 تا 300 نانوگرم در 100 سی سی خون باشد، نشاندهنده کحاهش هورمون یا شروع یائسگی است. مردان یائسه یا در حال یائسگی از نظر کلسترول و هورمون ال دی ال نیز بررسی می شوند چون با قطع ترشح هورمون مردانه، این دو افزایش می یابند و احتمال بروز تصلب شرایین و حمله های قلبی و مغزی را افزایش می دهند، بنابراین جلوگیری از یائسگی زودرس و به تاخیر انداختن آن نقش مهمی در سلامت جنسی و جسمی مردان دارد.

آیا کاهش میل جنسی در مردان به دلیل کاهش هورمون های جنسی است؟

- کاهش میل جنسی ممکن است ریشه در مسائل روانی مانند افسردگی، اختلال های خلقی یا بیماری های جسمی مانند دیابت، فشار خون مزمن و ... هم داشته باشد. همچنین میل جنسی مردانی که خواب خوبی ندارند، شغل پراسترس دارند و به طور کلی کیفیت زندگی شان خوب نیست نیز کاهش می یابد بدون اینکه سطح هورمون تستوسترون شان پایین باشد.

گاهی علت قطع یا کاهش تستوسترون عوامل دیگری است؛ ترشح تستوسترون از غده ای به نام هیپوتالاموس و با ترشح هورمونی به نام جی ان آر اچ تنظیم می شود. این هورمون هیپوفیز را تحریک می کند و هورمون دیگری به نام ال اچ ترشح می شود که باعث تحریک بیضه و ترشح تستوسترون خواهد شد. اگر به هر دلیل اختلالی در این مسیر وجود داشته باشد، ترشح تستوسترون با مشکل مواجه خواهد شد، بنابراین وقتی مردی با شکایت از کحاهش میل جنسی به پزشک مراجعه می کند، همه جوانب باید در نظر گرفته شود.

چطور می توان یائسگی را به تاخیر انداخت؟

- کاهش تستوسترون خون با افزایش سن اجتناب ناپذیر و جزیی از پدیده فیزیولوژیک بدن است. برای اینکه یائسگی مردانه خفیف تر شود و شدت آن به تاخیر بیفتد، باید شیوه زندگی سالم باشد. استعمال دخانیات، مصرف الکل، نداشتن تحرک، اضافه وزن، مصرف غذاهای ناسالم، بیماری های روانی و جسمی مانند فشار خون و دیابت، مصرف داروهای اعصاب و روانگردان به تدریج باعث کاهش هورمون مردانه و ایجاد یائسگی زودرس مرد می شود.

متاسفانه ورزشکاران زیادی از هورمون تستوسترون به عنوان دارویی برای عضله سازی استفاده می کنند اما تزریق این هورمون به داخل عضله و برای حجیم کردن آن عوارض متعددی دارد که یکی از این عوارض، ابتلا به سرطان پروستات زودرس است. متاسفانه ترکیب های هورمونی به راحتی در اختیار آقایان قرار می گیرد در حالی که به هیچ وجه نباید بدون نظر پزشک از این هورمون ها استفاده کنند.

آقایان به فکر خودشان باشند؛ مخصوصا بعد از 40 سالگی

بهترین درمان یائسگی مردانه، پیشگیری است و همه مردان باید کیفیت زندگی شان را به خصوص بعد از 40 سالگی افزایش دهند؛ مثلا ورزش کنند، غذاهای خوب بخورند و بیماری های زمینه ای مانند دیابت و فشار خون شان را کنترل کنند.

در مواقعی هم که اختلالی در مسیر ترشحی تستوسترون وجود دارد، می توان با جایگزین کردن هورمون هایی مشکل بیمار را برطرف کرد اما وقتی برای مردی تشخیص یائسگی داده شد و میزان هورمون تستوسترون پایین بود، بهترین کار این است که درمان آغاز شود. درمان معمولا با تزریق هورمون تستوسترون است. البته تستوسترون به صورت ژل یا قرص هم وجود دارد که حتما باید با نظر پزشک مصرف شود و در غیر اینصورت عارضه خواهد داشت.

نگاه فوق تخصص اندویورولوژی

7 راه طبیعی افزایش تستوسترون

دکتر محمدحسین سلطانی - عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی:

کاهش تستوسترون یا هورمون مردانه با افزایش سن طبیعی است ولی عواملی مانند ابتلا به بیماری های کبدی، کلیوی، مشکلات غده هیپوفیز در مغز، بیماری های انسدادی ریه، صدمه به بیضه ها در اثر ضربه یا پرتودرمانی، مصرف داروهای استروئیدی، مصرف بعضی از داروها مانند سیپروترون استات و اسپیرونولاکتون، مصرف زیاد کافئین، غذاهای غنی از پروتئین و کربوهیدرات و خوردن زیاد سویا (حاوی فیتواستروژن است) سطح تستوسترون را پایین تر می برند؛ بنابراین توصیه می شود مردان به خصوص بعد از 40 سالگی این نکته ها را در نظر داشته باشند و مثلا از مصرف چای زیاد، سویا و ... اجتناب کنند. البته راه هایی هم وجود دارد که می توان با آنها سطح تستوسترون خون را افزایش داد:

1) کاهش وزن

2) خواب کافی

3) ورزش روزانه

4) ترک سیگار و الکل

5) مصرف مکمل روی: روی باعث کاهش فعالیت آنزیمی به نام آروماتاز می شود که مسئول تبدیل تستوسترون به استروژن است. روی در غذاهایی مانند دانه های روغنی، جگر و غذاهای دریایی نیز یافت می شود.

6) افزایش مصرف سبزیجات، روغن ماهی یا قرص امگا 3، اسید فولیک، ویتامین های B6، B12 و B کمپلکس، تخم مرغ و جوانه گندم.

7) مدیریت استرس و کاهش مصرف چای، قهوه، سویا و گوشت قرمز.


جدا بودن اتاق خواب کودک درست است یا خیر؟؟

برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها داشت.

آیا جدا بودن اتاق خواب کودک درست است یا خیر؟؟

جدا خوابیدن کودک

آیا جدا بودن اتاق خواب کودک درست است یا خیر؟؟

برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها  داشت

 

روانشناسان کودک پیشنهاد می‌کنند برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها داشت. به این شکل که نه‌تنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچه‌ها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها می‎دهند نظرخواهی از خود بچه‌ها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوه‌ای است که والدین می‌توانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچه‌ها تبدیل کنند.

امروزه کودکان قبل از آن که پا به جهان بگذارند اتاق‌شان با تمام امکانات برایشان حاضر شده است. رنگ‌های شاد و زیبا، وسایل و دکور خوب و فضایی که دلچسب هر کودکی است. تقریبا همه چیز آماده است تا کودک بتواند در اولین زمان مناسب پس از تولد به استقلال برسد. چیزی که در گذشته کمتر جزو ضروریات بود و شرایط احیایش دیرتر و سخت‌تر به دست می‌آمد. یکی از مشکلات در عملی کردن این ایده مشکل دل کندن والدین از فرزندان‌شان است.

البته به طور کلی در یک سال اول توصیه می‌شود شیرخواران در معرض دید والدین باشند. چرا که نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژه‌ای مادر مسئولیت رسیدگی به آن‌ها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیک‌ترین مکان به مادر است‌. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی هستند.

به همین دلیل توصیه می‌کنیم حتی اگر اتاق جدایی برای فرزند در نظر گرفته می‌شود، در معرض دید والدین باشد. از آنجا که این امکان معمولا وجود ندارد، بهتر است در یک سال اول شیرخوار در اتاق والدین اما در تخت جدا خوابانده شود.

 

آیا جدا بودن اتاق خواب کودک درست است یا خیر؟؟

والدین می‌توانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچه‌ها تبدیل کنند

 

روانشناسان کودک پیشنهاد می‌کنند برای ترغیب بچه‌ها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچه‌ها داشت. به این شکل که نه‌تنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچه‌ها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها می‎دهند نظرخواهی از خود بچه‌ها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوه‌ای است که والدین می‌توانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچه‌ها تبدیل کنند.

در قدم دوم والدین باید اعتماد کودک را به خود جلب کنند به این شکل که اگر او بر اثر عاملی دچار ترس و اضطراب شد والدین خود را در دسترس خود ببیند و به این صورت از میزان ترس و اضطراب خویش بکاهند.


قدم بعدی احساس خودمختاری است. به این ترتیب که کودک احساس می‌کند فضای شخصی خود را دارد. این حس به او انگیزه می‌دهد تا تنهایی برای او در مکانی که مختص اوست دلنشین شود.


اگر مشاهده شد که پس از این اقدامات کودک هنوز به خوابیدن در کنار شما اصرار دارد مطمئن باشید عاملی بازدارنده وجود داردچیزی مانند: ترس و اضطراب کابوس‌های شبانه و ... که مانع این جداسازی می‌شود.

پس بر عهده شماست که ریشه‌یابی کرده و عامل ترس را بر طرف کنید در غیر این صورت کودک هرگز راضی به جدا کردن اتاق خوابش نمی‌شود و اگر هم بشود مطمئنا دچار آسیب‌هایی جدی خواهد شد. برای مرتفع کردن تدریجی این گونه مشکلات به طور مثال مادر می‌تواند تا به خواب رفتن کودک در کنار او باقی بماند یا این که او را پس از خوابیدن به اتاقش منتقل کند. اگر علت ترس او از تاریکی است چراغ خوابی برای اتاقش تعبیه کنید تا اتاق در تاریکی مطلق نباشد. اما یادتان باشد هرگز دست و موی خود را به کودک ندهید. در مقابل اصرار احتمالی او می‌توانید یکی از عروسک‌هایش را به او بدهید تا در آغوش بگیرد چرا که ایجاد هر گونه وابستگی جداسازی او را سخت‌تر خواهد کرد. پس از رفع این موانع، کودک شما آماده این جداسازی است اکنون می‌توانید اتاق خواب او را با خیالی آسوده جدا کنید و با آرامش خاطر او را در اتاقش تنها بگذارید و تقریبا مطمئن باشید که او در آسودگی است.

سلامت